سندرم سیندرلا یکی از اختلالات روانی است که به عنوان یک الگوی رفتاری شناخته میشود. افرادی که این سندرم را تجربه میکنند، اغلب خود را به عنوان ضعیف و بیارزش میبینند و احساس میکنند که نمیتوانند به تناسب جسمی و زیبایی ایدهآل جامعه برسند. آنها ممکن است در تلاش برای رسیدن به این ایدهآل، به رفتارهای ناسالم و خطرناک مانند اختلالات تغذیه، افسردگی یا اضطراب دچار شوند. این سندرم نشان دهنده نیاز به افزایش خودشناسی با کمک روانشناس فردی و قبول خود واقعی است تا فرد بتواند باورهای منفی خود را تغییر دهد و به سمت رشد و بهبود شخصیتی حرکت کند.
سندرم سیندرلا
داستان «سیندرلا» و انتظارش برای نجات داده شدن توسط شاهزاده را بیشتر ما شنیدهایم. اما «سندرم سیندرلا» چیست؟ این اصطلاح، برای اولین بار توسط آگاتا کریستی در یک رمان معمایی استفاده شد. بعدها کتابی به نام «سندرم سیندرلا: ترس پنهان زنان از استقلال» که توسط کولت داولینگ نوشته شد، توجه جامعه جهانی را به این سندرم جلب کرد. این وضعیت روانی، در ابتدا اشاره به موقعیتی داشت که در آن یک زن از داشتن استقلال میترسید و انتظار یک «شوالیه زره پوش با اسب سفید» را میکشید تا به خواستگاری او بیاید و برای بقیه عمر از او مراقبت کند. امروزه اما این مفهوم دستخوش تغییر شده است.
نسل Z و سندرم سیندرلا
در دنیای مدرن، این اصطلاح فقط به روابط عاشقانه و فقط به زنان محدود نمیشود و فراتر از آنها رفته است. به طور کلی، این عبارت حکایت از احساس وابستگی غیرعادی به دیگران دارد. نوجوانها و جوانهای نسل زِد انتظار دارند زندگی هر روز لذتبخش، پُربار و سرگرمکننده باشد و وقتی این انتظارات برآورده نمیشود، توقع دارند یک نفر بیاید و زندگی را بهتر کند. اغلب این حس به طور تصادفی توسط والدین به فرزندان منتقل میشود؛ چون پدر و مادرها سعی می کنند از فرزندان خود در برابر واقعیتهای خشن دنیای امروز محافظت کنند. والدین، آنها را از منفیگرایی دور کرده و بر محتوایی که آنها میبینند یا میشنوند، نظارت دارند. همچنین در تلاش برای ایجاد سرگرمیهای جالب و برآورده کردن بیشتر خواستههای بچهها هستند.
علامتهای ابتلا به سندرم سیندرلا
شخصی که مبتلا به این عارضه است، دچار چنین علائمی میشود:
• تمایل به خراب کردن مسیر موفقیت خود: در چنین مواقعی افراد تلاش میکنند که وقتی به موفقیت میرسند، در مسیر خود سنگاندازی کنند و موفقیت را از خود دور نمایند.
• داشتن احساس نیاز و وابستگی شدید به دیگران: این افراد در حدی احساس وابستگی و احتیاج به دیگران دارند که تصور می کنند بدون کمک و حمایت آنها قادر به انجام کارهای خود نیستند.
• ترس از دست دادن همسر یا افراد حمایت کننده: این اشخاص همواره ترس این را دارند که حامیان، آنها را ترک کنند یا جان خود را از دست بدهند و در نتیجه، آنها تنها بمانند.
• بیتوجهی به نیازهای خود و توجه به نیازهای حمایتگر: این اشخاص در حدی به حامی خود وابستهاند که دیگر خواستههای خود را فراموش کرده و فقط در صدد رفع احتیاجات او برمیآیند.
• عدم تصمیمگیری برای خودشان: در مواقع اتخاذ تصمیمهای مهم، این افراد یا از گرفتن تصمیمها منصرف میشوند یا تصمیمگیری درباره حامی را در اولویت قرار میدهند.
• ماندن در رابطه عاطفی ناسالم: این اشخاص اغلب آنقدر به حمایتگر خود وابستگی پیدا میکنند که قادر به خاتمه دادن رابطه عاطفی ناسالم نیستند.
اثرات سندرم سیندرلا بر زندگی بزرگسالان
بزرگسالانی که مبتلا به این سندرم میشوند، اثرات زیر را در رفتارشان مشاهده میکنند:
• عدم اعتماد به نفس
• کمبود عزت نفس
• استرس
• عدم توانایی در انجام درست امور شغلی
اثرات سندرم سیندرلا بر زندگی کودکان و نوجوانان
ما به عنوان والدین، برای بچهها در دوران کودکی زندگی ایدهآل و کامل فراهم کرده و آنها را از واقعیتهای زندگی دور میکنیم. زمانی که بچهها وارد دنیای بزرگسالی میشوند، احساس میکنند که زندگی به شدت ناعادلانه است و دیگر نمیتوانند «به خوبی» زندگی کنند. این مسئله، موجب عدم ایجاد حس استقلال طلبی در آنها و منجر به ایجاد حس سرخوردگی میگردد.
۷ راه برای رهایی از سندرم سیندرلا
برای شروع فرآیند مقابله با سندرم سیندرلا از سنین پایین، از راههای زیر میتوانیم استفاده نماییم:
۱. از کودکی، به فرزندانتان فرصت تجربه کردن شکست را بدهید: علاقه والدین به فرزندان را نمیتوانیم انکار کنیم؛ اما این علاقه وافر نباید باعث شود که شما مجال تجربه شکست را به آنها ندهید.
۲. در بزرگسالی، به فرزندان خود یاد بدهید که چگونه میتوان با شکست مقابله کرد: بعد از اینکه بچهها به دوره بزرگسالی رسیدند، باید آموزش مقابله با شکست را به آنها بدهید.
۳. وقتی بچهها با سختیهای زندگی مواجه میشوند، والدین باید آرامش خود را حفظ کنند: حفظ آرامش والدین در زمان مواجهه بچهها با دشواریها، اصل مهمی است. بدین ترتیب، پدر و مادر به آنها میآموزند که این سختیها طبیعی هستند.
۴. صحبت منظم با فرزندان: هفته ای یک بار، در مورد واقعیتها و دشواریهای زندگی و چگونگی گذر از آنها با بچهها صحبت کنید.
۵. آموزش دادن روش حل کردن مشکلها: به بچه ها و به خصوص دخترها، حل کردن مشکلات را به شیوه درست و اصولی یاد بدهید.
۶. فرزندان را هم با جنبههای مثبت زندگی آشنا کنید و هم جنبههای منفی.
۷. بالا بردن حس اعتماد به نفس و تلاش برای رسیدن به عدم وابستگی بیش از حد: این دو در مقوله جلوگیری از ابتلا به سندرم سیندرلا، تا حدی مکمل یکدیگر هستند. در ادامه، روشهایی برای از بین رفتن حس وابستگی بیش از حد به دیگران و در نتیجه افزایش اعتماد به نفس را به شما معرفی می کنیم.
چطور وابستگی بیش از حد به دیگران نداشته باشیم؟
غلبه بر هم وابستگی، می تواند دشوار باشد؛ اما قدم برداشتن در راه داشتن یک زندگی مستقل، محال نیست و به صبر و زمان زیاد نیاز دارد. توصیههای زیر را به عنوان نقطه شروع برای کمک به خودتان در این مسیر و رهایی از سندرم سیندرلا در نظر بگیرید:
• تعیین حد و مرز:
افراد بیش از حد وابسته، اغلب ممکن است نیازهای شخصی خود را فدای شخص دیگری کنند. تعیین حد و مرز، به آنها این امکان را میدهد که خود را در اولویت قرار دهند. همچنین، مشخص می کند که انتظار دارند دیگران چگونه بر اساس ارزشها و باورهای شخصی با آنها رفتار کنند و به آنها احترام بگذارند. نیاز به تعیین حد و مرز، در همه انواع روابط رخ میدهد: دوستی، خانوادگی، عاطفی. با ایجاد و حفظ حد و مرزهای درست، می توانید احساس راحتی و امنیت بیشتر برای اولویت دادن به نیازهای خود را داشته باشید.
• مهارت های ارتباط موثر را بیاموزید:
یادگیری مهارتهای ارتباطی تاثیرگذار، می تواند به شما در ایجاد مرزهای سالم کمک کند. در نظر بگیرید که قبل از برقراری ارتباط موثر با دیگران، به خودتان مجال این را بدهید تا افکار بهتری به ذهنتان خطور کند. اینگونه در یک مکالمه، بهتر صحبت میکنید و میتوانید اعتماد به نفس بالاتری داشته باشید. لازم نیست زمان طولانی سپری کنید، زمانی به اندازه سه نفس عمیق کافی است.
• در فعالیتهایی که از آن لذت می برید، شرکت کنید:
اگر میخواهید مستقلتر باشید، به دنبال سرگرمیهایی باشید که از آن لذت میبرید. یافتن و انجام فعالیتهایی که از آنها لذت میبرید، به شما کمک میکند خود و علایق خود را بشناسید و اعتماد به نفس بالاتری داشته باشید. پخت و پز، نوشتن، نقاشی یا طراحی، پیلاتس، گرفتن یک دوش آرامش بخش، قدم زدن در طبیعت، خواندن کتاب و مجله و غیره، کارهایی هستند که احتمالا مورد علاقه شما باشند. حتی گاهی سعی کنید به سراغ یادگیری مهارتهای جدید بروید. ممکن است مدتی طول بکشد تا فعالیتهایی را پیدا کنید که دلخواهتان باشند، اما در نهایت با احساس رضایت مواجه خواهید شد.
حتما بخوانید: بهترین راهکار روانشناسی برای رسیدن به اهداف
• تنهایی وقت بگذرانید:
گذراندن زمان در تنهایی، مدیتیشن و تجدید قوای روحی و جسمی، احتمالاً انبوهی از اعتماد به نفس را به شما هدیه میدهد. یک مطالعه در سال ۲۰۲۰، نشان داد که تنهایی میتواند تأثیر مثبتی بر رفاه و سلامت روان بزرگسالان داشته باشد؛ البته اگر انتخاب خود شخص باشد. دوری از هیاهوی اطراف و دیگر افراد، به فرد اجازه میدهد تا دور از عوامل استرسزای زندگی قرار گیرد و منجر به کاهش سطح افسردگی و افزایش عزت نفس میگردد.
• یاد بگیرید چه چیزی را می توانید کنترل کنید:
افرادی که وابستگی شدید به دیگران دارند، به سختی میتوانند اجازه دهند آنها برای خود تصمیم بگیرند. به یاد داشته باشید که نمیتوانید رفتار دیگری را کنترل کنید؛ شما فقط می توانید افکار، احساسات و رفتارهای خود را کنترل کنید. کنار گذاشتن مسئولیتپذیری در قبال دیگران، بسیار کمککننده است.
حتما بخوانید: چگونه عادات بد را کنترل کنیم؟
• مراقب بدن خود باشید:
مراقبت از بدن، می تواند به سلامت روان شما کمک کند و در نتیجه، اعتماد به نفس شما را بالا ببرد. سعی کنید به اندازه کافی بخوابید؛ خواب کم یا زیاد، میتواند تاثیر منفی بر احساسات شما داشته باشد. به رژیم غذایی خود فکر کنید؛ برنامه غذایی درست و منظم و ثابت نگه داشتن قند خون، در خلق و خو و سطح انرژی شما تفاوت ایجاد میکند. سعی کنید کمی فعالیت بدنی داشته باشید؛ فعال بودن، میتواند سلامت روان شما را افزایش دهد و به بهبود عزت نفس شما کمک نماید. از مصرف مواد مخدر و الکل خودداری کنید؛ شاید در ابتدا اینها برای کنار آمدن شما با مشکلاتتان کمککننده باشند، اما در درازمدت میتوانند احساس بدتری در شما ایجاد کنند و از مواجهه درست شما با مشکلات اساسی جلوگیری کنند.
• در صورت لزوم، به دنبال درمان باشید:
چه در یک رابطه عاطفی باشید و چه نباشید، تعیین حد و مرز و بالا بردن اعتماد به نفس می تواند دشوار باشد. در این مسیر سخت، یک متخصص سلامت روان میتواند به شما کمک کند تا خود و روابطتان را بهتر بشناسید و به شما مهارتهایی را برای تعیین حد و مرزهای بهتر با دیگران آموزش میدهد.
سخن پایانی
رها شدن از شر سندرم سیندرلا، به افراد در زمینه زندگی اجتماعی و زندگی شخصی (در دوران مجردی و متاهلی) کمک زیادی میکند. در صورتی که ترس شما از مسئولیتپذیری و استقلال یافتن خود باعث اضطراب شدید شما میشود، بهتر است با یک مشاوره حرفهای سعی در رفع مشکل خود داشته باشید. مشاوران حاذق کلینیک روانشناسی نیک مایند آماده هستند تا با ارائه خدمات متخصصانه و حمایتهای مستمر، به شما در راه مقابله با این معضل کمک کنند. اینگونه، میتوانید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و به صورت اصولی در مسیر مستقل شدن گام بردارید.