اختلال دو قطبی، که قبلا با عنوان اختلال افسردگی-شیدایی شناخته میشد، نوعی اختلال روانی است که با تغییرات شدید خلقی شناخته میشود و شامل نوسان مداوم بین حالت افسردگی (خلقوخوی پایین) و حالت شیدایی و سرخوشی (خلقوخوی بالا) است که هر کدام از دورههای خلقی میتواند برای چندین روز تا چندین هفته ادامه داشته باشد. مراجعه به مشاوره فردی تا حد زیادی به بهبود عملکرد افراد مبتلا به اختلال دو قطبی کمک میکند.
نوسان خلق در مبتلایان به اختلال دو قطبی
افراد مبتلا به اختلال دو قطبی نوسان خلق بین حالت افسردگی و سرخوشی را در بازههای زمانی متناوب تجربه میکنند. فرد مبتلا به این اختلال در زمان بروز حالت افسردگی، غمگین یا ناامید شده و علاقه و لذت خود را نسبت به بیشتر فعالیتهای روزمره از دست میدهد. زمانی هم که خلقوخوی فرد به سمت شیدایی سوق پیدا میکند، او احساس میکند که سرشار از انرژی است؛ همچنین احساس خوشبختی و شادی فراوان به همراه تحریکپذیری زیاد به او دست میدهد.
افراد در این حالت غالبا بدون توجه به عواقب کارهایی که انجام میدهند تصمیمات تکانشی و ناگهانی میگیرند. در مرحلهی شیدایی معمولا نیاز به خواب کاهش مییابد. این تغییرات خلقی میتواند بر روی خواب، سطح انرژی، فعالیتهای روزمره، قدرت قضاوت، رفتار و توانایی تفکر فرد تأثیر بگذارد. فاصلهی بین این تغییرات خلقی ممکن است از چندین روز تا چندین ماه متغیر باشد. بیشتر افراد هم در فاصلهی بین عوض شدن حالت خلقی خود برخی علائم عاطفی را تجربه میکنند، هر چند برخی ممکن است هیچگونه علائمی را احساس نکنند. اگرچه اختلال دو قطبی یک بیماری مادامالعمر و بدون درمان قطعی است، اما با دنبال کردن یک برنامهی درمانی میتوانید تغییرات خلقی و سایر علائم خود را به سادگی و تا حدود زیادی کنترل کنید. خبر خوب اینجاست که در بیشتر مواقع، اختلال دو قطبی با دارودرمانی و مشاوره فردی درمان میشود.
تغییرات خلقی افراد مبتلا به اختلال دو قطبی میتوانند بر روی خواب، سطح انرژی، فعالیتهای روزمره، قدرت قضاوت، رفتار و توانایی تفکر آنها تأثیر بگذارد.
فرد مبتلا به اختلال دو قطبی تغییراتی را در خلقوخو، سطح انرژی و فعالیتهای خود تجربه میکند که میتواند زندگی روزمره را برای او دشوار کند. اختلال دو قطبی میتواند در زندگی فرد اختلالات شدیدی ایجاد کند، اما میزان تأثیر آن بر افراد مختلف، متفاوت است. با درمان و حمایت مناسب، بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال میتوانند زندگی کامل و پرباری را تجربه کنند. به طور میانگین این بیماری در حدود سن ۲۵ سالگی در مبتلایان تشخیص داده میشود، اما علائم آن میتواند در طی سنین نوجوانی یا سالهای بعد از آن ظاهر شود. نسبت ابتلای مردان و زنان به این اختلال به صورت مساوی است.
اختلال دو قطبی چیست؟
انستیتوی ملی بهداشت روان ایالات متحده، مشخصهی اصلی اختلال دو قطبی را دورههای متناوب خلقوخوی بالا و پایین اعلام کرده است. از عوارض این اختلال میتوان به تغییر در سطح انرژی، الگوی خواب و توانایی تمرکز اشاره کرد که میتوانند به طرز چشمگیری بر رفتار، وضعیت شغلی، روابط و جنبههای دیگر زندگی فرد تأثیر بگذارد. اکثر افراد گاهی اوقات تغییرات خلقی را تجربه میکنند، اما شرایط مرتبط با اختلال دو قطبی شدت بیشتری نسبت به تغییرات خلقی معمولی دارند و علائم دیگری هم ممکن است همراه این تغییرات خلق بروز کنند. بعضی از افراد به همراه این تغییرات خلق حالت روانپریشی را نیز تجربه میکنند که میتواند شامل هذیانگویی، توهم و پارانویا باشد. بین این دورههای نوسان و تغییرات روحیه، خلقوخوی فرد ممکن است برای چندین ماه یا حتی چندین سال پایدار باشد، خصوصا اگر فرد یک برنامهی درمانی را برای کنترل اختلال خود دنبال نکند.
درمان درست و پیگیری آن بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی را قادر میسازد تا همانند یک فرد سالم کار کنند، تحصیل کنند و زندگی کامل و مثمر ثمری داشته باشند. با این حال، وقتی که درمان به فرد کمک کرد تا احساس بهتری پیدا کند و به ثبات برسد، این احتمال وجود دارد که بیمار مصرف داروی خود را متوقف کند و آن را ادامه ندهد. در این شرایط، علائم میتوانند دوباره و به سرعت برگردند. برخی از جنبههای اختلال دو قطبی میتوانند احساس خوبی در فرد ایجاد کنند. در حالتی که خلقوخو بالاست (حالت شیدایی)، فرد معمولا احساساتیتر، خوشمشرب و خلاقتر است. با این حال، احتمال اینکه حالت شیدایی و روحیه بالا پایدار بماند خیلی کم است. حتی اگر این اتفاق هم بیفتد، حفظ تمرکز یا پیگیری برنامهها و وظایف در این حالت کاری دشوار است. بهعنوان مثال حالت شیدایی مداوم میتواند مانع این شود که فرد بتواند یک پروژه را به طور کامل انجام دهد و آن را به انتها برساند.
علل بروز اختلال دو قطبی
عوامل مختلفی هستند که موجب ایجاد این بیماری میشوند که در زیر آنها را نام میبریم.
- عوامل ژنتیکی (قطعا یکی از مهمترین دلایل ابتلا به این اختلال عوامل ژنتیکی هستند. این موضوع بهطور کامل از طریق تحقیقات پزشکی به اثبات رسیده است.)
- عوامل محیطی
- وضعیت هورمونها در بدن
- استرس: یکی از مشکلات و عوارض استرس بیش از اندازه میتواند منجر به ایجاد چنین پدیدهای در فرد گردد.
- مصرف بیش از اندازه مواد مخدر یا نوشیدنیهای الکلی
- برخی از بیماریهای مغزی نیز ممکن است منجربه به وجود آمدن این اختلال شوند.
علائم اختلال دوقطبی
طبق اعلام انجمن بینالمللی اختلال دو قطبی، علائم این بیماری در افراد مختلف متفاوت است. برای بعضی از افراد، یک حالت روحی میتواند چندین ماه یا حتی چندین سال به طول بیانجامد. برای افراد دیگر ممکن است نوسان بین حالت سرخوشی و افسردگی به سرعت و پشت سر هم رخ بدهد. در اختلال دو قطبی «با تناوب سریع»، فرد در طی یک سال ممکن است حداقل چهار دوره نوسان خلق را تجربه کند.
حالت شیدایی یا هایپومانیا
هایپومانیا و شیدایی حالات خلقی بالا هستند. اما حالت شیدایی شدیدتر از هایپومانیا است. علائم این حالتها میتواند به شرح زیر باشد.
- اختلال در توان قضاوت فرد
- کم خوابیدن بدون احساس خستگی
- احساس حواسپرتی یا کسالت
- دیر رسیدن به محل کار یا تحصیل
- تجربهی احساسات عجیب و غریب
- عملکرد پایین در محل کار یا تحصیل
- احساس توانایی انجام دادن هر کاری
- اجتماعی و آیندهنگر بودن، گاهی اوقات با شدت بالا
- انجام دادن رفتارهای پرخطر
- افزایش میل جنسی و شور زندگی
- احساس نشاط یا سرخوشی
- سطح بالای اعتماد به نفس، عزتنفس و احساس اهمیت بیش از حد
- زیاد و سریع صحبت کردن
- پریدن از یک موضوع به موضوع دیگر در حین مکالمه
- تجربهی افکار «ناگهانی» که به سرعت به ذهن فرد خطور میکنند و به همان سرعت از یاد میروند و ایدههای عجیب و غریبی که ممکن است شخص بر اساس آنها دست به عمل بزند.
- تشخیص ندادن این مسأله که برخی مسائل اشتباه هستند یا انکار اشتباه بودن آنها
- برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است گاهی اوقات به شدت ولخرجی کنند، به صورت تفریحی مواد مخدر یا الکل مصرف کنند و دست به فعالیتهای خطرناک یا نامناسبی بزنند.
علائم افسردگی
در طی دورهی افسردگی مرتبط با اختلال دو قطبی، فرد ممکن است احساسات زیر را تجربه کند؛
- احساس اندوه، ناامیدی و استیصال
- غم و اندوه شدید
- بیخوابی و مشکلات خواب
- اضطراب دربارهی مسائل جزئی
- درد یا مشکلات جسمانی که به درمان پاسخ نمیدهند.
- احساس گناه که ممکن است نابهجا باشد.
- افزایش یا کاهش اشتها
- کاهش وزن یا افزایش وزن
- خستگی مفرط و احساس بیحالی
- ناتوانی در لذت بردن از فعالیتها یا علایقی که معمولا موجب لذت میشوند.
- مشکل در تمرکز و به خاطر سپردن
- تحریکپذیری
- حساسیت به صدا، بو و سایر چیزهایی که دیگران ممکن است متوجه نشوند.
- ناتوانایی در رفتن به موقع به محل کار یا تحصیل یا کمکاری در این دو مورد
- در حالت شدید، ممکن است فرد به پایان دادن به زندگی خود فکر کند و یا حتی بر اساس این افکار دست به عمل بزند.
بیشتر بخوانید: اختلال افسردگی، رویارویی با خودشیفتگی
روانپریشی
اگر یکی از این دو حالت افسردگی یا سرخوشی بسیار شدید باشد، ممکن است فرد دچار روانپریشی شود. در این حالت ممکن است فرد در تمایز بین خیال و واقعیت مشکل داشته باشد. طبق اعلام بنیاد بینالمللی اختلال دو قطبی، علائم روانپریشی در حالت سرخوشی شامل توهم است، که شامل شنیدن یا دیدن چیزهایی است که در آنجا حضور ندارند و همچنین هذیان، باورهایی نادرست و غیر واقعی که بهشدت واقعی به نظر میرسند. فردی که دچار توهم میشود ممکن است بر این باور باشد که فردی مشهور است یا دارای ارتباطات سطح بالای اجتماعی است و یا اینکه قدرتی خاص دارد. در طول دورهی افسردگی یا خلق پایین، فرد ممکن است به این باور برسد که مرتکب جرمی شده یا زندگیاش را به کلی خراب کرده و فقیر و بیپول است. با درمان مناسب میتوان تمام این علائم را کنترل کرد.
انواع اختلال دو قطبی
- اختلال دو قطبی نوع یک
در این نوع از اختلال، افراد دو قطبی حداقل یک دوره مانیا را تجربه میکند. معمولاً یک دوره نیمه شیدایی یا افسردگی شدید به دنبال آن ایجاد میشود و یا قبل از آن برای او اتفاق افتادهاست. در برخی از موارد، بیمار در اختلال دو قطبی نوع یک مرز واقعیت و خیال را تشخیص نمیدهد و دچار سایکوزیس یا روانپریشی میشود.
- اختلال دو قطبی نوع دو
افراد مبتلا به دو قطبی گرید دو، دوره های افسردگی و دورههای هیپومانیا را تجربه میکنند. اما آنها هرگز یک دوره شیدایی کامل که مشخصه اختلال دو قطبی درجه یک است را تجربه نمیکنند. در حالی که هیپومانیا نسبت به شیدایی آسیب کمتری دارد، اختلال دو قطبی درجه دو اغلب ناتوان کننده تر از اختلال دو قطبی درجه یک است زیرا افسردگی مزمن در دو قطبی نوع دو شایع تر است.
- تفاوت اختلال دو قطبی نوع یک و دو
اختلال دو قطبی نوع دوم به طور کلی از اختلال دو قطبی نوع ۱ متفاوت است. درواقع نمیتوان آن را مورد خفیفتر نوع اول دانست. حالت مانیا در اختلال نوع یک میتواند بسیار خطرناک و شدید باشد. از طرفی فرد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع ۲ معمولا برای مدتهای طولانی افسرده میماند.
- اختلال سیکلوتایمی (ادواری) :
افراد مبتلا به اختلال سیکلوتایمی حالت خلقی مزمن ناپایدار دارند. آنها هیپومانیا و افسردگی خفیف را برای حداقل دو سال تجربه میکنند. افراد مبتلا به سیکلوتایمی ممکن است دوره های کوتاهی از خلق و خوی طبیعی داشته باشند، اما این دورهها کمتر از هشت هفته طول میکشد.
- سایر اختلالات دو قطبی مشخص و نامشخص
اگر فردی معیارهای تشخیصی دو قطبی I، II یا سیکلوتایمی را نداشته باشد اما هنوز دورههایی از افزایش خلق و خوی غیرطبیعی قابل توجه بالینی را تجربه کرده باشد، این اختلال دو قطبی مشخص یا نامشخص دیگر در نظر گرفته میشود. این مورد شامل اختلال دو قطبی خفیف و موارد مرتبط با آن میشود. معمولاً در اثر سوءمصرف مواد مخدر، الکل و یا وجود برخی بیماریها همچون سندروم کوشینگ، مالتیپل اسکلروز (MS) یا سکته ایجاد میشوند. توجه داشتهباشید که اختلال دو قطبی نوع دوم به طور کلی از نوع یک متفاوت است. درواقع نمیتوان آن را مورد خفیفتر نوع اول دانست.
تشخیص اختلال دو قطبی
متخصص روانپزشکی با استفاده از معیارهای تعیین شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، میتواند اختلال دو قطبی را تشخیص دهد.انستیتوی ملی بهداشت روان ایالات متحده اعلام داشته که برای تشخیص قطعی اختلال دو قطبی نوع یک، فرد باید حداقل ۷ روز علائم این بیماری را تجربه کرده باشد؛ یا در صورتی که علائم آنقدر شدید باشد که فرد نیاز به بستری داشته باشد، مدت زمان کمتر هم کفایت میکند. همچنین ممکن است که فرد یک دوره افسردگی حداقل ۲ هفتهای را پشت سر گذاشته باشد.
برای تشخیص قطعی اختلال دو قطبی نوع دو، فرد باید حداقل یک دوره از سرخوشی و افسردگی را تجربه کرده باشد.پزشک ممکن است برای کمک به رد سایر دلایل احتمالی، معاینهی بدنی و برخی آزمایشهای تشخیصی از جمله آزمایش خون و ادرار را تجویز نماید.تشخیص اختلال دو قطبی برای پزشک میتواند مسألهای چالشبرانگیز باشد، به این خاطر که افراد بیشتر با روحیهی پایین و در حالت افسردگی به پزشک مراجعه میکنند، نه با روحیه بالا و در حالت شیدایی. در نتیجه، تمایز این اختلال از افسردگی برای پزشک ممکن است دشوار باشد.اگر فرد دچار روانپریشی باشد، پزشک ممکن است وضعیت وی را اشتباها بهعنوان اسکیزوفرنی تشخیص دهد. عوارض دیگری که ممکن است با اختلال دو قطبی رخ دهد به شرح زیر هستند؛
- مصرف مواد یا الکل برای کنار آمدن با علائم بیماری
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- اختلال اضطراب
- اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD)
انجمن سلامت روان آمریکا به پزشکان و متخصصان سلامت روان توصیه میکند تا در سوابق فرد به دنبال علائم شیدایی و سرخوشی باشند تا از تشخیص اشتباه جلوگیری کنند. علاوه بر این باید در نظر داشت که برخی از داروهای ضد افسردگی میتوانند در افراد مستعد اختلال دو قطبی باعث بروز حالت شیدایی شوند. فردی که برایش تشخیص قطعی اختلال دو قطبی صورت گرفته است، در واقع یک تشخیص مادامالعمر دارد. این افراد ممکن است دورههای طولانی مدت ثبات را هم تجربه کنند، اما همیشه با این اختلال زندگی خواهند کرد و هر لحظه امکان عود کردن آن وجود دارد.
عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی
مسلماً برای هر بیمار (چه مبتلا به مشکلات جسمی و چه درگیر با معضلات روحی و روانی) باید محیط مناسبی فراهم کرد تا روند بهبود به خوبی و با سرعت انجام شود. چرا که تحت شرایطی خاص این امکان وجود دارد که برخی عوامل، عوارض و علائم هر بیماری را تشدید کنند و خطرات و ریسکهای ناشی از بیماری را افزایش دهند. از آنجایی که اختلال دو قطبی یک بیماری روانی محسوب میشود، لازم است که فرد بیمار از عوامل تشدید کننده این اختلال دور باشد. از جمله عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی به شرح زیر است.
- تغییر ساعات خواب و استراحت برای بدن
- زندگی و کار در محیطهای استرسزا
- قطع کردن مصرف دارو ممکن است شدت بیماری را افزایش دهد و فرد را در همان موقعیت اولیه قرار دهد.
درمان اختلال دو قطبی
هرچند این اختلال درمان قطعی ندارد و این بیماری تا آخر عمر بیمار همراه اوست، اما درمانهای موجود به کنترل حالتهای مختلف بیماری کمک میکنند و عملکرد او را در زمینههای مختلف زندگیش بهبود میبخشد. در ادامه به طور خلاصه درمانهایی که برای این بیماری وجود دارند را نام میبریم:
- روان درمانی (گفتار درمانی)
- دارو درمانی
- استراتژی های خود مدیریتی، مانند آموزش و شناسایی علائم اولیه یک دوره یا محرکهای احتمالی که در دوره ها ارائه می شود.
- عادات مفید سبک زندگی، مانند ورزش، یوگا و مدیتیشن. اینها می توانند درمان را پشتیبانی کنند، اما جایگزین آن نمیشوند.
- درمانهای دیگر، مانند درمان تشنج الکتریکی (ECT) در مواردی که به دارو پاسخ ضعیفی نمیدهند یا کنترل سریع علائم برای جلوگیری از آسیب ضروری است.
اختلال دو قطبی میتواند یک بیماری مادام العمر باشد، بنابراین درمان میتواند به شما کمک کند. گاهی اوقات درمان، چندین ماه تا سال طول میکشد تا شما به صورت کامل بهبودی پیدا نمایید. اگرچه این موضوع میتواند دلسرد کننده باشد، اما ادامه درمان مهم است. بیماریهای شیدایی و افسردگی معمولاً با گذشت زمان بازمیگردند. در بین دورهها، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی تغییرات خلقی ندارند، اما برخی از افراد ممکن است علائم طولانی مدت داشته باشند. به همین جهت درمان طولانی مدت و مداوم میتواند به مدیریت این علائم کمک کند. اگر علاوه بر اختلال دو قطبی، سایر بیماریهای سلامت روان مانند اضطراب یا ADHD نیز دارید، درمان این بیماریها میتواند دشوارتر باشد. به عنوان مثال، ارائه دهندگان مراقبتهای بهداشتی داروهای ضد افسردگی برای درمان اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) تجویز میکنند و محرکهایی که برای درمان ADHD تجویز میکنند ممکن است علائم اختلال دو قطبی را بدتر کنند و حتی ممکن است یک دوره شیدایی را ایجاد کنند. انواع مختلف درمان برای اختلال دو قطبی عبارتند از:
آموزش روانی:
آموزش روانی روشی است که متخصصان بهداشت روان به افراد در مورد شرایط سلامت روانشان آموزش میدهند. از آنجایی که اختلال دو قطبی یک وضعیت پیچیده است، یادگیری در مورد این بیماری و اینکه چگونه میتواند بر زندگی شما تأثیر بگذارد میتواند به شما و عزیزانتان کمک کند تا بهتر آن را مدیریت کرده و با آن کنار بیایید.
- ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی (IPSRT) : این درمان برای کمک به بهبود خلق و خوی شما با درک رفتار و کار با ریتمهای بیولوژیکی و اجتماعی طراحی شده است. IPSRT یک درمان مؤثر برای افراد مبتلا به اختلالات خلقی، از جمله اختلال دو قطبی است. بر تکنیکهایی برای بهبود پایبندی به دارو (مصرف منظم دارو)، مدیریت رویدادهای استرسزای زندگی و کاهش اختلالات در ریتمهای اجتماعی (تفاوتهای روزمره در رفتارهای معمولی) تأکید میکند. IPSRT به شما مهارتهایی میآموزد که به شما امکان میدهد از خود در برابر ایجاد دورههای شیدایی یا افسردگی آینده محافظت کنید.
- درمان خانواده محور : این درمان برای بزرگسالان و کودکان مبتلا به اختلال دو قطبی و مراقبان آنها است. در طول این درمان، فرد در جلسات درمانی روان درمانی در رابطه با اختلال دو قطبی شرکت میکند و آموزش بهبود ارتباطات و آموزش مهارتهای حل مسئله به او و خانوادهاش داده میشود و روانپزشک و مشاور همراه فرد خواهند بود.
- درمان شناختی رفتاری (CBT) : این یک نوع درمان ساختار یافته و هدف گرا است. درمانگر یا روانشناس به شما کمک میکند افکار و احساسات خود را از نزدیک ببینید. شما متوجه خواهید شد که افکار شما چگونه بر اعمال شما تأثیر می گذارد. از طریق CBT، میتوانید افکار و رفتارهای منفی را بیاموزید و یاد بگیرید که الگوها و عادات فکری سالمتری اتخاذ کنید.
درمان دارویی
درمانهای دارویی میتوانند به ایجاد ثبات در خلقوخو و مدیریت علائم این اختلال کمک زیادی بکنند. متخصصان روانپزشکی معمولا ترکیبی از موارد زیر را تجویز میکنند؛
- تثبیتکنندههای خلقی، مانند لیتیوم
- داروهای ضدافسردگی
- داروهای ضد روانپریشی نسل دوم
- داروهای ضد تشنج، برای از بین بردن حالت شیدایی
- دارو برای کمک به مشکلات خواب یا اضطراب
ممکن است پزشک به مرور زمان نیاز اعمال تغییراتی در میزان و نوع داروها داشته باشد. بعضی از داروها عوارض جانبی دارند و روی افراد مختلف تأثیرات مختلفی بر جای میگذارند. اگر فردی دربارهی درمان دارویی خود با مشکلاتی مواجه شده است و از این بابت نگران است، باید با پزشک خود در اینباره صحبت کند.شخص بیمار باید…
- برای کاهش خطر تداخل دارویی، پزشک را در جریان داروی دیگری که مصرف میکند، بگذارد.
- دستورالعملهای پزشک را دربارهی داروها و شیوه درمان دنبال کند.
- هرگونه نگرانی دربارهی اثرات سو داروها تا میزان اثربخش بودن درمان را با پزشک در میان بگذارد.
- مصرف دارو را ادامه دهد مگر اینکه دکتر اعلام کند که قطع کردن آنها بیخطر است.
- به خاطر داشته باشد که اثربخشی برخی از داروها ممکن است زمانبر باشد.
- اگر فرد درمان خود را نیمهکاره قطع کند، ممکن است علائم وخیمتر شود.
روان درمانی و مشاوره
رواندرمانی میتواند به تسکین علائم و توانمند ساختن فرد برای مدیریت اختلال کمک کند. از طریق درمان شناختی رفتاری و رویکردهای دیگر، فرد میتواند بیاموزد که…
- عوامل مهمی مانند استرس را بشناسد و برای مدیریت آنها گام بردارد.
- علائم اولیهی یک دوره خلقی را شناسایی کرده و برای مدیریت آن قدم بردارد.
- بر روی عواملی که به حفظ خلقوخوی پایدار کمک میکنند، کار کند.
- از اعضای خانواده، معلمان و همکاران کمک بگیرد.
این مراحل میتوانند به فرد کمک کنند تا روابط مثبت خود را در خانه و محل کار حفظ کند. ممکن است درمانگر تشخیص بدهد که نیاز است برخی جلسات با حضور خانواده شخص نیز برگزار شوند. چرا که اطرافیان نقش مهمی در بهبود این اختلال دارند. در واقع بخش مهمی از فرآیند درمان یک فرد مبتلا به این اختلال، شامل آگاهی رسانی به اطرافیان اوست. گاهی اوقات با وجود تمرکز بر روش رواندرمانی، مصرف داروهایی نیز برای تسریع درمان و کمک به بیمار تجویز میشود.
بستری شدن در بیمارستان
اگر خطر آسیب رساندن به خود یا دیگران از سوی فرد مبتلا به این اختلال وجود داشته باشد، ممکن است برخی از افراد نیاز داشته باشند تا مدتی را در بیمارستان سپری کنند.اگر روشهای درمانی متعارف به فرد کمکی نکرده باشند، پزشک ممکن است شوکدرمانی را تجویز کند.
اعمال تغییرات در سبک زندگی
برخی از انتخابهای فرد دربارهی سبک زندگیاش میتوانند به حفظ خلقوخوی پایدار و مدیریت علائم اختلال دو قطبی کمک کنند. اینها عبارتاند از
- حفظ روال منظم در امور روزمره، کاری و تحصیلی
- پیروی از یک رژیم غذایی سالم و متنوع
- ایجاد یک الگوی خواب منظم و جلوگیری از ایجاد اختلال در خواب
- ورزش منظم
برخی از افراد از انواع مختلف مکملها استفاده میکنند، اما لازم است ابتدا این موضوع را با پزشک خود در میان بگذارید. برخی از این مکملهای دارویی میتوانند با داروهای استفادهشده برای اختلال دو قطبی تداخل داشته باشند. آنها ممکن است علائم را بدتر کنند.
پیشگیری از اختلال دوقطبی
هیچ راه مطمئنی برای پیشگیری از اختلال دوقطبی وجود ندارد. با این حال، دریافت درمان در اولین نشانه اختلال سلامت روان میتواند به جلوگیری از بدتر شدن اختلال دوقطبی یا سایر شرایط سلامت روان کمک کند. اگر اختلال دوقطبی برای شما تشخیص داده شده است، برخی از استراتژیها میتوانند از تبدیل شدن علائم جزئی به دورههای کامل شیدای یا افسردگی پیشگیری کنند:
- به علائم هشدار دهنده توجه کنید. درمان زودهنگام علائم میتواند از بدتر شدن اپیزودها جلوگیری کند.
- از مصرف مواد مخدر و الکل خودداری کنید. استفاده از الکل یا داروهای تفریحی میتواند علائم شما را بدتر کرده و احتمال بازگشت آنها را افزایش دهد.
- داروهای خود را دقیقا طبق دستور مصرف کنید. ممکن است وسوسه شوید که درمان را متوقف کنید. اما این کار را نکنید. قطع دارو یا کاهش دوز به خودی خود ممکن است باعث عوارض ترک شود یا علائم شما بدتر شود یا عود کند
اختلال دوقطبی در کودکان
تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان حقیقتا امری دشوار و بحث برانگیز است. زیرا علائم اختلال دوقطبی در کودکان نسبت به اختلال دوقطبی شخصیتی در بزرگسالان متفاوت است و ممکن است استاندارهای لازم برای تشخیص اختلال دوقطبی شخصیتی را نداشته باشند. هم چنین بسیاری از علائم اختلال دوقطبی در کودکان با علائم سایر اختلالات خلقی کودکان مانند بیشفعالی هم پوشانی دارد. پیشرفتهای اخیر علم روانشناسی موجب شده است تا تشخیص علائم اختلال دوقطبی در کودکان سادهتر باشد، هرچند این کار ممکن است هفتهها و یا ماهها به طول بیانجامد.
ممکن کودک شما به مراقبتهای ویژه یک روان درمانگر متخصص اختلال دوقطبی در کودکان نیاز داشته باشد. درست مانند اختلال دوقطبی شخصیتی در بزرگسالان، اختلال دوقطبی در کودکان نیز با طی کردن دورههای شادی و غم همراه است. در حالیکه تمامی کودکان در طول مرحله رشد خود تغییرات خلق و خو را تجربه میکنند در اختلال دوقطبی در کودکان این تغییرات بسیار شدید است. با درمان مناسب، علائم اختلال دوقطبی در کودکان کاملا کنترل میشود. البته این کار نیاز به تلاش درمانگر، کودک و والدین او دارد. برخی اوقات علائم اختلال دوقطبی در کودکان تغییر میکند. در این صورت روشهای درمانی نیز باید تغییر کنند. برای مثال شاید نیاز باشد تا کودک شما داروهای دیگری مصرف کند و یا روش های درمانی دیگری اضافه شوند.
نقش والدین در اختلال دوقطبی در کودکان
نقش والدین در اختلال دوقطبی در کودکان مؤثرتر از روشهای روان درمانی و دارو درمانی است. والدین ابتدا باید بدانند اختلال دوقطبی چیست و علائم دوقطبی شیدایی را بشناسند. تشخیص به موقع، نقش بسیار مؤثری در درمان اختلال دوقطبی در کودکان دارد. برای مثال، والدین میتوانند یک نمودار از تغییرات روزمره خلق و خو کودک خود تهیه کنند و آن را به درمانگر ارائه دهند تا درمانگر راحتتر بتواند این اختلال را تشخیص دهد و روشهای درمانی مناسبی برای کودک برنامهریزی کند. در صورتی که احساس میکنید تغییرات خلق و خویی کودک شما غیر عادی است میتوانید برای دریافت مشاوره اختلال دوقطبی در کودکان به مرکز مشاوره کودک و نوجوان مراجعه نمایید. اگر فرزند شما دارای اختلال دوقطبی است، انجام موارد زیر به شما توصیه میشود :
- صبور باشید.
- کودک خود را تشویق کنید تا درباره احساساتش با شما صحبت کند و شما هم با دقت به آنها گوش دهید.
- در مورد دورههای تغییرات خلق و خوی کودکان آگاهی داشته باشید.
- با ایجاد فضاهای سرگرم کننده مانند بازی کردن به بالا بردن روحیه کودک خود کمک کنید.
- کودک خود را متوجه کنید که درمان می تواند کمک کند تا او زندگی شادتر و بهتری داشته باشد.
تفاوت اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان با بزرگسالان
جمعبندی
اختلال دو قطبی یک بیماری روانی نسبتا شایع و جدی است که شامل تغییر در خلقوخو، سطح انرژی و میزان توجه فرد میشود. این بیماری میتواند زندگی فرد را بهشدت مختل کند، اما درمان صحیح میتواند وضعیت بیمار را به طرز چشمگیری بهبود ببخشد. درمان ممکن است تغییرات خلقی را به طور کامل از بین نبرد، اما مراجعه به پزشک و همکاری با او میتواند علائم این بیماری را تا سطح زیادی کنترل کرده و کیفیت زندگی فرد را به بهترین حالت ممکن برساند.