اختلال هویت تجزیهای به انگلیسی «Dissociative Identity Disorder» که با نام اختلال هویت گسسته هم شناخته میشود، یکی از انواع اختلالات گسستگی است؛ اختلالاتی که در آنها، بخشی از حافظه یا هویت فرد از سایر بخشهای حافظه و هویتش جدا میشود. یعنی فرد ممکن است بعضی از اتفاقهای مهم مربوط به خودش و زندگیاش را بهیاد نیاورد یا احساس کند که چیزی در وجودش عوض شدهاست و نیاز به مراجعه به روانشناس فردی دارد.
روانشناسان معتقدند که حالتهای گسستگی، درواقع واکنش ذهن به اتفاقات غیرقابلتحمل هستند. کودکی که مدام درمعرض بدرفتاری قرار میگیرد، حالت گسستگی از بدن را تجربه میکند تا بتواند ازنظر ذهنی، با فشار روانی ناشی از بدرفتاری کنار بیاید. در مقالۀ حاضر، با علائم اختلال هویت تجزیهای، بهاختصار «DID»، آشنا میشویم و علل و روشهای درمانی این اختلال را با هم بررسی میکنیم.
اختلال هویت تجزیه ای
در اختلال هویت تجزیه ای، دو یا چند شخصیت در یک فرد، بهنوبت رفتار او را کنترل میکنند. درواقع فرد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای، نمیتواند جنبههای مختلف هویت، حافظه و هشیاریاش را در هم ادغام کند و هر حالت شخصیتش را طوری تجربه میکند که انگار از سایر ابعاد، جداست. بنا به همین مشخصه، قبلاً با نام «اختلال چندشخصیتی» شناخته میشد. این هویتها یا شخصیتهای مختلف، معمولاً باهم در تضاد هستند (خرابکار/ سازنده، فعال/ منفعل و…) و اسمهای مختلفی هم دارند. همچنین هویتهای مختلف ادعا میکنند که از وجود هویت/ هویتهای دیگر خبر ندارند. فرد مبتلا به اختلال هویت تجزیهای، نمیتواند اطلاعات زندگینامهای و رویدادهای مهم زندگیاش را بهیاد بیاورد؛ البته میزان فراموشی، بسته به هویتهای مختلف، متغیر است. مثلاً شخصیتهای پرخاشگر، حافظهشان کاملتر و شخصیتهای منفعل، خاطراتشان ناقصتر است.
انواع هویت در اختلال هویت تجزیهای
در اختلال هویت تجزیهای، فرد یک هویت اصلی یا میزبان دارد و یک یا چند شخصیت یا هویت فرعی. شخصیت اصلی، پیش از شروع شدن اختلال، وجود داشتهاست و هویتهای فرعی بعد از آن بهوجود میآیند. در بیشتر موارد، هویت فرعی از وجود شخصیت اصلی باخبر است اما هویت اصلی از شخصیت فرعی اطلاعی ندارد. البته ممکن است بهمرور زمان از آن آگاه شود چون بههرحال با شواهدی مواجه میشود که نشان میدهند فلان رفتار را شخصیت متفاوتی از او، انجام دادهاست.
پیشتر اشاره کردیم که هویتهای فرعی، شخصیتهای متضادی را دربرمیگیرند. حالا باید اضافه کنیم که این شخصیتها، هرکدامشان، جنبۀ خاصی از زندگی فرد را کنترل میکنند. مثلاً یک هویت، کنترل زندگی شغلی فرد را برعهده دارد و هویتی دیگر، زندگی جنسی او را کنترل میکند. در ادامه، با علائم اختلال هویت تجزیه ای که به تشخیص این اختلال کمک میکنند، آشنا میشویم.
فراموشی تجزیه ای
برای تشخیص فراموشی تجزیه ای، DSM مشمول به معیار میباشد:
- شما دارای یک یا چند آسیب هستید که معمولا برخی آسیب زا یا استرس زا هستند که نمیتوانید اطلاعات مهم شخصی تان را بیادآورید یا نمیتوانید هویت و سابقه زندگی خود را بیاد آورید. بیان این افت حافظه با فراموشی معمولی بسیار هزینه بر خواهد بود.
- آسیبهای افت حافظه تنها در دروان دیگری از اختلال سلامت روانی نظیر، اختلال استرس پس از آسیب رخ نمیدهد. همچنین علائم تان بخاطر الکل یا سایر داروها نبوده و با دیگر وضعیتهای پزشکی یا عصبی مانند فراموشی مرتبط با آسیب سر بوجود نیامده است.
- همچنین ممکن است ابهام تجزیه ای را تجربه کنید در جایی که با هدفی مشخص سفر میکنید یا اشتباهاتی را تجربه میکنید که در برگیرنده فراموشی است، و قادر به یادآوری هویت یا سایر اطلاعات شخصیتان نیستید.
- علائمتان باعث ایجاد مشکلات یا استرس هایی قابل توجه در روابطتان در محل کار یا نواحی مهمی از زندگیتان میشود.
اختلال هویت تجزیه ای
برای تشخیص اختلال هویت تجزیه ای، DSM مشمول این معیارهاست:
- نشان دهنده دو یا چند هویت یا شخصیت متمایزی باشید که در برخی محیطها توصیف میشود که ناخواسته و غیرارادی بوده است. هر هویت دارای الگوهای دریافتی خود مرتبط با شما وجهه تان میباشد.
- شما دارای شکاف های مکرر در حافظه برای وقایع، مهارتها، اطلاعات مهم شخصی و وقایع آسیبزایی هستید که توصیفشان با فراموشی معمولی بسیار هزینه بر است.
- علائمتان بخشی از فرهنگ مذهبی گسترده یا آموزش مذهبی نیست.
- علائمتان بخاطر مصرف الکل یا سایر داروهای یا وضعیتهای پزشکی نیست. در کودکان، علائم بخاطر همبازی خیالی یا بازی های فانتزی دیگر نیست.
- علائمتان باعث مشکلات و فشارهای قابل توجهی در روابط کاری یا نواحی مهم زندگی تان شود.
اختلال مسخ واقعیت-شخصیت
برای تشخیص این اختلال، DSM مشمول این معیارهاست:
- شما دارای تجربه های مکرر و مداوم از احساس جدایی از خود هستید، درصورتی که مشاهده گری خارج از خود یا افکارتان، احساسات، عملکردهای یا جسمتان هستید. (مسخ شخصیت). یا احساس جدایی یا تجربه عدم واقعیت برای اطرافتان یا بودن در رویا یا جهانی که تحریف شده است(مسخ واقعیت).
- وقتی در حال تجربه یک قسمت از مسخ شخصیت و واقعیت هستید، آگاه هستید که این تجربه واقعی نیست.
- علائمتان تنها در زمان دوره سایر اختلال های روانی نظیر اسکیزوفرنی یا اختلال وحشت یا در طی اختلال تجزیه ای دیگر رخ نمیدهد. علائمتان همچنین با تاثیرات مستقیم مصرف الکل یا سایر داروها یا یک وضعیت پزشکی نظیر صرع لوپ تمپورال توصیف نمیشود.
- علائمتان باعث ایجاد مشکلات یا فشارهای قابل توجهی در روابط، کار یا نواحی مهم زندگیتان میشود.
علائم اختلال هویت تجزیه ای در dsm 5
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، اختلال هویت گسسته را با پنج معیار تعریف میکند. در ادامه، ملاکهای تشخیصی اختلال هویت تجزیه ای در DSM-5 را بررسی میکنیم.
- در اختلال هویت تجزیهای، دو یا چند حالت شخصیتی متمایز حضور دارند. فرد احساس میکند هویتش عوض میشود و این خود او نیست که تصمیم میگیرد چه کاری انجام بدهد. همراه با این احساس، در رفتارها، ادراک، هیجانها، هشیاری، شناخت و اعمال حسی-حرکتی فرد هم تغییراتی بهوجود میآید. این علائم را خود فرد متوجه میشود یا دیگران آنها را گزارش میکنند.
- فرد، اطلاعات شخصی مهم، اتفاقات روزمره و اتفاقات تروماتیک را مکرراً فراموش میکند.
- علائم اختلال، در ابعاد شغلی و اجتماعی و سایر جنبههای مهم زندگی فرد، رنج شخصی و نقص عملکردی ایجاد میکند.
- اختلال هویت تجزیهای، بخشی از آداب و رسوم و مراسم فرهنگی یا مذهبی در یک جامعه نیست و در کودکان، نمیتوان این علائم را به بازیهای تخیلی نسبت داد.
- علائم اختلال هویت تجزیه ای را نمیتوان به آثار فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده یا عارضۀ پزشکی دیگری نسبت داد.
علل پیدایش اختلال هویت تجزیهای
در اختلال هویت گسسته یا «DID»، تجربههای تروماتیک کودکی، نقش مهمی دارد. مطالعات نشان میدهند که بیش از ۹۵درصد مبتلایان به اختلال هویت تجزیه ای در کودکی، تجربۀ بدرفتاری فیزیکی یا سوءاستفادۀ جنسی داشتهاند. به همین دلیل است که گفته میشود اختلال هویت تجزیه ای درواقع یکجور روش مقابلهای بهنظر میرسد که فرد ازطریق آن تلاش میکند خودش را از ترومایی که از سر میگذراند، دور کند.
یکی از کسانی که حالات گسستگی را تجربه کردهاست، کودکیاش را با وحشت دائمی از سوءاستفادۀ جنسی ناپدریاش بهیاد میآورد. او تعریف میکند هر شب که ناپدریاش بهقصد تعرض وارد اتاقش میشده، در تخیلاتش خودش را شخص دیگری میدیدهاست. او که نمیتوانسته از خود دربرابر ناپدریاش دفاع کند، در خیال تصور میکرده که بدنش مال خودش نیست. درواقع در جریان این شخصزدایی از خودش، درطول تجربۀ تجاوز، ازلحاظ روانی بدنش را ترک میکردهاست تا بتواند با وحشت ناشی از موقعیت دشوارش مقابله کند. غیر از تجربۀ تجاوز جنسی، بهطور کلی آسیب در سالهای اولیۀ زندگی (تا پیش از پنج، ششسالگی)، شامل غفلت جسمی و بهرهکشی هیجانی، عامل خاطری برای اختلال هویت تجزیه ای است. حدود ۹۰درصد مبتلایان به این اختلال، تجربۀ بدرفتاری در کودکی را گزارش کردهاند.
فاکتورهای خطر اختلال هویت تجزیه ای
موقعیتهایی مثل عملهای جراحی دردناک در کودکی و زندگی در دوران جنگ و تروریسم هم جزو فاکتورهای خطر اختلال هویت تجزیه ای بهشمار میروند. تحقیقات روی دوقلوها نشان دادهاست که وراثت حدود ۴۵ تا ۵۰ درصد تفاوت را در نشانههای تجزیه ای بینفردی توجیه میکند و تجربیات محیطی استرسزا و آسیبزای غیرمشترک، اکثر تفاوت اضافی را توجیه میکنند.
عوارض اختلال هویت تجزیهای
در اختلال هویت تجزیهای، اقدامات متعدد خودکشی، رفتارهای خودجرحی و رفتارهای پرخطر دیگر شایع است. بیشتر از ۷۰درصد بیماران سرپایی مبتلا به اختلال هویت تجزیهای، سابقۀ اقدام به خودکشی دارند. اختلال هویت تجزیه ای در کودکان و نوجوانان، با عملکرد نامناسب در مدرسه و روابط بینفردی، همراه است.
تجزیه در کودکان ممکن است در ارتباط با دلبستگی، حافظه و تمرکز مشکلاتی ایجاد کند یا بعضاً باعث پرخاشگری و تحریکپذیری شود و در نوجوانان هم با رفتارهای خودکشیگرا همراه باشد. در بزرگسالان مبتلا به اختلال هویت گسسته که کارکرد بالاتری دارند، زندگی خانوادگی شامل روابط زناشویی و فرزندپروری بیشتر از زندگی شغلی مختل میشود. بیشتر افراد دارای اختلال هویت تجزیهای، بهمرور زمان در عملکرد شخصی و شغلی بهبود نشان میدهند اما بعضیها ممکن است در بیشتر بخشهای زندگی دچار مشکل باشند و بیماری در آنها صورت مزمن و مداوم پیدا کند.
برخی از مبتلایان به این اختلال، ممکن است دورههای روانپریشی موقتی را هم تجربه کنند. در ادامه، دربارۀ تمایز اختلال هویت تجزیه ای در مقابل روانپریشی، توضیح خواهیمداد.
تشخیص افتراقی اختلال هویت تجزیه ای
در تشخیص افتراقی اختلال هویت تجزیهای، طیف وسیعی از اختلالات باید درنظر گرفته شوند. در جدول زیر، نکات مهم برای تشخیص افتراقی «DID» را ذکر کردهایم. نکتۀ مهم دیگر در تشخیص، توجه به اختلالات همزمان با هویت تجزیه ای است که شامل این موارد میشود؛
- اختلالات مرتبط با مواد
- اختلالات افسردگی
- اختلالات خوردن
- اختلال استرس پس از آسیب
- اختلال وسواس فکری-عملی
- اختلال شخصیت ضداجتماعی
جدول تشخیص افتراقی اختلال هویت تجزیهای
اختلال | شباهت با هویت تجزیه ای | وجه تمایز با هویت تجزیه |
یادزدودگی تجزیهای | در هر دو، شکاف در یادآوری وقایع زندگی، اطلاعات شخصی مهم یا رویدادهای آسیبزا وجود دارد. | در یادزدوگی تجزیهای، آشفتگی هویت وجود ندارد. |
اختلال افسردگی اساسی | مبتلایان به اختلال هویت تجزیهای، واکنشپذیری پس از آسیب را در مواقع مشخصی از سال که آن آسیب روی داده، بهصورت غمگینی و مشغولیت فکری با خودکشی نشان میدهند. | فرد مبتلا به اختلال افسردگی، نوسانات تجزیه ای در خود و یادزدودگی تجزیه ای را تجربه نمیکند. |
اختلالات دوقطبی | در هر دو نوسان خلق وجود دارد. | تغییرات سریع در رفتار و سطوح برانگیختگی در اختلال هویت تجزیهای، در اختلال دوقطبی با تناوب سریع هم نامتعارف است. ازطرف دیگر، فرد مبتلا به اختلال هویت تجزیهای، مانند مبتلایان به اختلالات دوقطبی، نیاز به خوابِ کم ندارد. |
اختلال استرس پس از آسیب PTSD | اکثر مبتلایان به اختلال هویت تجزیهای، ملاکهای تشخیصی PTSD را برآورده میکنند. | یادزدودگی تجزیه ای و نشانههای مسخ شخصیت/ واقعیت در PTSD فقط درارتباط با وقایع آسیبزاست ولی در اختلال هویت تجزیهای، به یادآورهای پس از آسیب محدود نمیشود. |
اسکیزوفرنی | مبتلایان به اختلال هویت تجزیهای، میتوانند نشانههایی مثل توهم را تجربه کنند که بهطور سطحی شبیه به نشانههای اختلالات روانپریشی بهنظر میرسد. | اختلال هویت تجزیه ای و اختلالات روانپریشی بهوسیلۀ نشانههای مخصوص یکی از این بیماریها و نه بیماری دیگر، متمایز میشوند (مثلاً یادزدودگی تجزیه ای در اختلال هویت تجزیه ای و نه در اختلالات روانپریشی) |
اختلالات شخصیت | مبتلایان به اختلال هویت تجزیهای، هویتهایی را نشان میدهند که بهنظر میرسد ویژگیهای اختلال شخصیت شدید را دربردارند. | تغییرپذیری طولی فرد در سبک شخصیت (ناشی از ناهماهنگی بین هویتها) با کژکاری مداوم و فراگیر در مدیریت عاطفه و روابط بینفردی که مخصوص اختلال شخصیت است، تفاوت دارد. |
اختلال ساختگی و تمارض | در اختلال ساختگی، یادزدودگی تجزیه ای دیده میشود. | افرادی که اختلال هویت تجزیه ای را وانمود میکنند، نشانههای ظریفی مثل افسردگی را که کمتر به اطلاع عموم رسانده شدهاست، نشان نمیدهند. همچنین برعکس افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیهای، از «داشتن» این اختلال، آشفته نیستند. |
درمان اختلال هویت تجزیهای
در درمان اختلال هویت تجزیهای، هدف اصلی، ادغامکردن شخصیتهای منفرد است. فرایند درمان، اغلب دشوار و طولانی است و درمانگر در نزدیکشدن به مشکلات مراجع، باید با احتیاط زیادی عمل کند. رواندرمانی برای این اختلال در سه مرحله انجام میشود؛
- کاهش علائم و کارکردن روی مسائل ایمنی
- شناسایی خاطرات تروماتیک
- تلاش برای متحدکردن شخصیتها که در این مرحله، معمولاً از هیپوتیزم استفاده میشود
در جریان هیپنوتیزم، از شخصیتهای مختلف خواسته میشود تا ظاهر شوند و خودشان را به فرد مبتلا، معرفی کنند. بعد درمانگر از آنها میخواهد خاطرات و تجربیاتی را که باعث ایجاد شخصیتهای جدید شدهاند، بهیاد بیاورند. در این فرایند، مراجع قرار است دریابد که این شخصیتها برای انجام کاری مشخص بهوجود آمدهاند اما دیگر به آنها نیازی ندارد چراکه میتواند از روشهای مقابلهای جایگزین استفاده کند. در دارودرمانی برای اختلال هویت تجزیه ای، از ضداضطرابها و ضدافسردگیها استفاده میشود که معمولاً تأثیر کمی دارند.شما میتوانید از روانشناسان نیک مایند برای تشخیص و شروع درمان اختلال تجزیه ای کمک بگیرید تیم نیک مایند در کنار شما است.
سلام
ممنون ازتون، مطلب مفیدی بود.
سلام
ممنون از توجه شما
عالی…
ممنون از شما