همسر پرخاشگر داشتن برای هر فردی میتواند دردسر ساز باشد پرخاشگری یکی از خصوصیتهای بد رفتاری است. برخورد با فرد پرخاشگر زمانی بسیار مهم میشود که این فرد شریک زندگی شما باشد و شما بارها در مقابل رفتارهای او قرار بگیرید. این مسئله میتواند روی کیفیت زندگی شما تأثیر بگذارد. وقتی از ازدواج صحبت میکنیم دیگر مخاطب ما یک فرد با مشکلات شخصی نیست با کمک گرفتن از مشاوره ازدواج تا حد زیادی میتوانید پرخاشگری و اثرات آن بر زندگیتان را کنترل کنید. زندگی با فرد پرخاشگر باعث عدم اعتماد به نفس و ایجاد حس ناخوشایند در شما خواهد شد. هنگامی که همسر یا شریک زندگی شما اغلب پرخاشگر به نظر می رسد، میتواند تأثیرات زیادی بر رابطه شما داشته باشد، از جمله:
- آسیب به احساس امنیت و اعتماد
- ترس از صدمه دیدن
- احساس دوری از همسرتان
- غم، تنهایی و اضطراب
- طلاق عاطفی
- خیانت
- آسیب به عزت نفس
- افزایش استفاده از مشروبات الکلی، قمار و سایر رفتارهای پرخطر
- دعوا و بحث مکرر
- عدم تربیت صحیح کودکان
اما نحوه برخورد با همسر پرخاشگر چگونه است؟ باید در مقابل فریادهای او بیتوجهی نشان داد؟ سکوت کرد؟ مقابله به مثل کرد؟ در این مقاله راهکارهایی برای برخورد با همسر پرخاشگر ارائه دادهایم که با به کارگیری آنها میتوانید به بهبود رابطه خود کمک کنید.
از مشاور کمک بگیرید
گام اول برای حفظ زندگی مشترک با یک همسر پرخاشگر دریافت کمک از یک روانشناس متخصص در این حوزه مانند زوج درمانگر میباشد. اگر میخواهید به همسر پرخاشگر و بداخلاق خود کمک کنید باید در فضایی آرام از طریق ابراز نیاز و بدون هیچگونه اعلام شکایت و اتهام زدن، او را برای مراجعه به زوج درمانگر تشویق کنید. باید بتوانید به همسرتان بگویید که در ارتباط با او از چه چیزی رنج میبرید و چون دوست دارید که به زندگی با او ادامه دهید تصمیم دارید که کمک دریافت کنید. به یاد داشته باشید که ابراز خشم متقابل در برابر یک همسر پرخاشگر و بداخلاق یا فرو رفتن در نقش قربانی و ایجاد احساس گناه در او، نه تنها برای شما دستاوردی نداشته بلکه میتواند موجب تشدید خشم فرد عصبی شده و شرایط را از آنچه که هست سختتر کند. اگر در گام نخست نتوانستید همسر پرخاشگر خود را در اتاق درمان به همراه داشته باشید خوب است که خودتان به تنهایی مراجعه نموده و از یک رواندرمانگر مشاوره و راهنمایی دریافت کنید.
شکیبایی را تمرین کنید
صبر توانایی خودداری از واکنش به موقعیتهای خشمانگیز است. اغراق نیست اگر بگوییم که صبر میتواند به عنوان پادزهر خشم عمل کند. شکیبا بودن در برابر همسر پرخاشگر آسان نیست اما فراموش نکنید در لایههای زیرین خشم یک فرد، تحقیر و آسیب وجود دارد که ترس و ناراحتی خود را به شکل عصبانیت و پرخاشگری نشان میدهد .بر همین اساس مهم است که همسر پرخاشگر خود را درک نموده و نسبت به شریک زندگیتان دلسوز باشید و برای درمان مشکلات ریشهای به روانشناس مراجعه کنید. فراموش نکنید شریک زندگیتان به صبر و شکیبایی شما نیاز دارد.
به نفوذ فکر کنید نه کنترل
سعی نکنید شریک زندگی خود را تغییر دهید یا رفتار او را کنترل کنید. این اتلاف انرژی است. با این حال میتوانید بر شریک زندگی خود تأثیر بگذارید. شما میتوانید این کار را با ایجاد یک محیط مثبت و کمک گرفتن از مشاور انجام دهید. برای جلوگیری از خشم همسر خود، مهم است که مراقبت و شفقت عمیق خود را به او منتقل کنید. ممکن است این ضرب المثل را شنیده باشید که “شما با عسل مگس میگیرید تا با سرکه.” وقتی با شریک زندگی خود با شیرینی رفتار میکنید، او را به خود نزدیک میکنید و به درک اینکه چه احساسی دارید و چه آرزویی دارید، نزدیکتر میشوید. این رویکرد منجر به همکاری بیشتر و نتیجه بهتر خواهد شد. از طریق نفوذ و نه کنترل است که به راه حل برد-برد خواهید رسید.
منبع خشم آنها را در نظر بگیرید
انسانها موجوداتی احساسی هستند و همه ما به شرایط مختلف واکنش متفاوتی نشان می دهیم. در مورد هر رویداد اخیری که ممکن است بر شریک زندگی شما تأثیر بگذارد فکر کنید. به عنوان مثال، از دست دادن یک دوست یا یکی از عزیزان، تغییر یا از دست دادن شغل، یا مشکلات مربوط به سلامت جسمی یا روانی، میتواند در خشم او نقش داشته باشد. بسیاری از رویدادها میتوانند باعث استرس و افسردگی شوند، و منجر به تغییر در خلق و خو و رفتار شود. اگر وقایع دردناک اخیر زمینه ساز عصبانیت همسرتان است به او زمان دهید تا عصبانیت به طور کامل فروکش کند، به آنها فضا و زمان بدهید تا درمان شوند. اما بعضی افراد مشکلات ریشهای دارند و خشم و عصبانیت جز جدا نشدنی شخصیتشان است.
برای جست و جو ریشه عصبانیت باید از یک متخصص حوزه بهداشت روان کمک بگیرید. پرخاشگری انسان میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد: برای مثال برخی افراد و به ویژه مردان، معمولا اضطراب و استرس خود را به شکل خشم ابراز میکنند زیرا این شیوهی رفتاری را راهی برای سرکوب اضطراب خود میدانند. علاوه بر اضطراب، اختلالات خلقی مانند اختلال نامنظمی خلق اخلالگرانه و انواع افسردگی نیز میتواند خود را به شکل عصبانیت و پرخاشگری مداوم نشان دهد. در برخی موارد افرادی که دچار اختلال شخصیت مرزی هستند خشمهای غیر کنترلی را نسبت به خود یا دیگران تجربه نموده و افراد مبتلا به اختلال شخصیت خوشیفته و کنترلگر معمولا تلاش میکنند تا از طریق ابراز خشم دیگران را تحت سلطه و کنترل خود درآورند.
بررسیها حاکی از آن است که تجربههای تلخ دوران کودکی تأثیر به سزایی در شکلگیری یک شخصیت پرخاشگر در بزرگسالی دارند. آزار و اذیت روحی و جسمی کودک از سوی والدین و اطرافیان مانند کتک زدن یا تعرض جنسی و یا زندگی با والدین سرزنشگر که مدام فرزند خود را تحقیر نمودهاند میتواند موجب محرومیت هیجانی در کودک شده و این محرومیت در ابراز درست هیجانات خود را به شکل یک شخصیت عصبانی و پرخاشگر در بزرگسالی نشان میدهد زیرا فردی که از محرومیت هیجانی رنج میبرد توانایی و مهارت لازم برای شرکت در یک گفتگو ثمربخش را ندارد.
مراقب خودتان باشید
در حالی که مهم است که با شریک زندگی خود صحبت کنید و از آن حمایت کنید، نباید فراموش کنید که از خودتان نیز مراقبت کنید. اگر احساس می کنید تحت تأثیر احساسات شریک زندگی خود هستید یا در رابطه خود با مشکلاتی روبرو هستید، صحبت با دوستان، خانواده، متخصص روانشناس میتواند به شما کمک کند. داشتن یک سیستم حمایت اجتماعی مزایای ثابت شده زیادی دارد، از جمله کاهش استرس و بهبود رفاه عاطفی. اگر خشم شریک زندگی شما به اعمال خشونت آمیر نسبت به شما ختم میشود کمک گرفتن مهم است. هیچ کس مستحق خشونت نیست. اگر خشونت فیزیکی شریک زندگی خود را تجربه میکنید، با شماره ۱۲۳ تماس بگیرید.
به آینده رابطه با همسر پرخاشگر فکر کنید
عبارت “نبردهای خود را انتخاب کنید” فقط در مورد نبرد نظامی صدق نمی کند. همچنین به روابط با شرکای عصبانی مربوط میشود. رهبران نظامی ممکن است مایل به شکست در برخی نبردها باشند تا بتوانند “در جنگ پیروز شوند”. آنها به طور کلی منابع و انرژی را برای مواردی که نمیتوانند برنده شوند هدر نمیدهند. به همین ترتیب، از آنجایی که افراد عقاید، نظرات، ترجیحات و انتظارات متفاوتی دارند، روابط میتواند میدان جنگی باشد که در آن اعمال خویشتنداری گاهی یک استراتژی عاقلانه است.
تلاش آگاهانه برای کاهش تنش
عصبانی شدن در پاسخ به عصبانیت شریک زندگی غیرعاقلانه است. بهتر است اجازه دهید طرف مقابل عصبانی شود و متوجه شوید که در نهایت آرام میشود. هرچه آرامتر بمانید، خشم او سریعتر فروکش میکند. به این ترتیب شرایط تنش زا را از بین بردید. هیچگاه همسر عصبانی خود را در منگنه قرار ندهید زیرا این رفتار میزان تنش را افزایش داده و میتواند موجب حالت تدافعی در او شود. بر سر اینکه صدای چه کسی بلندتر است رقابت نکنید. در زمان ابراز خشم همسر عصبانی، تا حد ممکن به خود مسلط باشید و صبر کنید تا خشم او فروکش کند سپس در زمان مناسب رنجش و نیاز خود را ابراز کنید. به یاد داشته باشید که این تلاش برای حفظ آرامش، اصلا نباید به معنای پذیرش بدرفتاری و آزار باشد.
به طور فعال گوش دهید، درک کنید، و به همسر خود اعتبار دهید
افراد زمانی با عصبانیت رفتار میکنند که فکر میکنند نادیده گرفته می شوند، جدی گرفته نمیشوند یا مورد قدردانی قرار نمیگیرند. اعتبار بخشیدن به شریک زندگی خود میتواند به او کمک کند تا آرام شود. اغلب، ما فکر میکنیم که به حرفهای شریکمان گوش میدهیم، در حالی که در واقع، اینگونه نیست و در تلاش برای دفاع از خود هستیم. برای جلوگیری از تشدید عصبانیت شریک زندگی خود، مهم است که فعالانه به او گوش دهید تا زمانی که احساس کند شنیده شده و درک می شود. گوش دادن فعال زمانی اتفاق می افتد که شما تلاش آگاهانه میکنید تا نه تنها کلماتی را که شخص دیگری میگوید بشنوید، بلکه مهمتر از آن، سعی کنید حرفش را به طور کامل درک کنید. سوال پرسیدن روشی قدرتمند برای شفاف سازی و جستجوی اطلاعات بیشتر با هدف به دست آوردن درک بهتر از دیدگاه طرف مقابل است. پرسیدن سؤال نیز افراد را از حالت عاطفی منفی دور میکند و میتواند شریک زندگیتان را آرام کند.
ارتباط سازنده، درک، و اعتبار بخشیدن
برای جلوگیری از برافروختن خشم شریک زندگیتان، عاقلانه است که فعالانه به او گوش دهید تا زمانی که مطمئن شوید احساس میکند شنیده شده و درک میشود. سعی کنید عمیقترین نیازهای آنها را درک کنید و احساسات و تجربیات آنها را تأیید کنید. اعتباربخشیدن به احساسات شریک خود یکی از راههایی است که میتوانید باعث استحکام رابطه شوید. این موضوع به معنای قبول و موافقت با همه چیز نیست. بلکه به معنی، شناخت، درک و در نظر گرفتن دیدگاه شریک زندگی شما است. کلید اعتبار بخشیدن حضور و تلاش واقعی برای درک است. به جای اینکه آن را کنار بزنید یا از آن دوری کنید، با او بمانید و به او گوش کنید بخش دیگر اعتباربخشی، انعکاس دقیق آنچه میشنوید است. به عنوان مثال، ” چیزی که از صحبت هات متوجه میشوم، علت پرخاشگریت اتفاقات اخیر، درسته؟” این کار باید بدون پیشفرض یا قضاوت و در عین حال شفاف، آرام و دلسوز انجام شود.
حتما بخوانید: راهکارهای بهبود روابط زناشویی
صبر و شفقت را تمرین کنید
در زیر خشم معمولاً احساسات عمیقتر و آسیبپذیرتری مانند ترس، غم یا درد نهفته است که ممکن است برای شریک زندگی شما کمتر در دسترس باشد. برای مدت کوتاهی، خشم به عنوان یک سپر محافظ عمل میکند و باعث میشود شریک زندگی شما احساس قدرت و کنترل کند. با این حال، در دراز مدت، از درون به آنها آسیب میرساند. به همین دلیل مهم است که نسبت به شریک زندگی خود دلسوزی داشته باشید و از سرزنش و اتهام دوری کنید. صبر میتواند به عنوان پادزهر خشم عمل کند. صبر و شفقت از پایههای مهم استحکام رابطه است.
عالی بود استفاده کردیم
ممنون از توجهتون دوست عزیز
شوهر من دیگه روانی شده حرفایی میزنه که نمیشه عصبانی نشد مثلا منو خونوادمو تحقیر میکنه منم تعصبی عصبانی میشم این میشه دیگه دعواهای شدید هر روز هرروز دلم برا بچه هام میسوزه حرفایی میزنه که تیشه میزنه به ریشه مارو هم مریض کرده بخدا موندم چکارش کنم زندگیم سم شده تو این اوضاع خراب اقتصادی و همه چی واقعا جای این چیزا نیست
سلام دوست عزیز
شرایطتون کاملا قابل درک، در مقاله یک سری راهکارا آورده شده که امیدوارم بهتون کمک کنه هم چنین میتوانید از سایت فرم گرفتن وقت را پرکنید و از خدمات مشاوره آنلاین کلینیک برای نحوه ی برخورد درست با همسرتان استفاده کنید فراموش نکنید نحوه ی برخورد شما و همسرتان در آینده فرزندانتان تاثیر بسزایی دارد و اصلا نباید نادیده گرفته شود.
من هم همسر پرخاشگر و عصبانی دارم .تنها به نیاز خودش اهمیت میده .به نیاز من و بچه ام که ۸ ماهش هست هیچ اهمیتی نمیده .تا میخوام در آرامش نصیحت کنم سریع حالت دفاعی میگیره و فحش به خانواده ام و خودم میده .دست بزندداره .بد دهنه .کلی اهانت میکنه .خرجی نمیده .خودم میرم سرکار خرجی خودم و بچه ام رو درمیارم .خانواده خودش هم نمیتونن چیزی بگن .یعنی به همچین کسی نه میشه نفوذ کرد .نه میشه مهارش کرد .نه اینا آدم میشن .چون شخصیتشون شکل گرفته به نیو عنوان اصلاح نمیشن .ما هم به خاطر اینکه بچه مون بی مادر نشه قربانی شدیم .والا همچین افرادی با هزار تا روانشناس و مشاوره هم آدم نمیشن .من خودم یکی خسته شدم گاهی میگم بزارم برم اما چاره ندارم .برای بچه ام دلم میسوزه .خدا همچینشوهری نصیب کافر هم نکنه .تا بگی بریم مشاور میگن مگه من روانی ام دیوانه ام و ….ای خداااااااا ما چه گناهی کردیم که باید اینطوری تاوان بدیم.حیف این بچه نیست که دادی به این مردهای بی مسئولیت .خدا همچین مردهایی رو نیست کنه که ازدمرد بودن فریاد زدن و داد کشیدن و زدن و فحش رو بلدن .خوشبخت کردن کار هر مردی نیست و هر مردی مرد نیست .
سلام دوست عزیز
شرایطتون خیلی ناراحت کننده و قابل درک ولی فراموش نکنید گاهی صدماتی که این شرایط به بچه ها میزند خیلی بیشتر از جدایی والدین است. اگر همسرتان حاضر به مراجعه به روانشناس نیست خودتان به روانشناس مراجعه کنید تا راهکارهای مناسب برای برخورد با همسرتان را دریافت کنید.