یکی از مهمترین عوامل مرگ و میر در دنیا خودکشی است. به طور کلی تمام افراد در هر سن و جنسیتی ممکن است اقدام به خودکشی کنند. خودکشی نه تنها یک عمل، بلکه یک فرآیند روانی است که در طی مراحل مختلف میتواند منجر به مرگ انسان شود. خودکشی مانند هرعمل دیگری ابتدا در فکر و ذهن انسان شکل میگیرد بهتر است اگر دچار افکار خودکشی هستید افکارتان را با یک متخصص روانشناس در میان بگذارید. در این مقاله از مجله روانشناختی نیک مایند به تعریف، علل و راهکارهایی برای جلوگیری از خودکشی میپردازیم.
خودکشی چیست؟
خودکشی هنگامی صورت میگیرد که فرد آگاهانه و به قصد مرگ به خود آسیب میرساند. در ابتدا افکار خودکشی در ذهن فرد نقش میبندند و با وخیمتر شدن اوضاع روانی فرد، این افکار پررنگتر میشوند، تا جایی که شخص برای اقدام به خودکشی برنامه ریزی میکند و درباره روشهای مختلف آن اطلاعات جمع میکند. در اکثر مواقع افراد قبل از اقدام به خودکشی به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم درخواست کمک میکنند و یا به افکاری که در سر دارند اشارههایی میکنند.
انواع خودکشی از دیدگاه امیل دورکیم
بنا بر نظریه ی جامعهشناس فرانسوی امیل دورکیم خودکشی به چهارنوع تقسیم میشود:
• خودکشی خودخواهانه
در این نوع خودکشی که دورکیم از آن به عنوان (فرد شدنِ بیش از حد) یاد میکند، فرد همبستگی و یکپارچگی بسیار کمی با جامعه دارد و هنجارها و ارزشها برایش به خوبی معنا نشدهاند. فرد ازحمایت اجتماعی کمی برخوردار هست که منجر به افسردگی و تنهایی او میشود. این نوع خودکشی در مردان مجرد رایجتر است.
• خودکشی نوعدوستانه
در این نوع خودکشی فرد حس یکی بودن و انسجام زیادی با گروه و یا اجتماع خود میکند و ارزشها و هنجارهای گروهی را بخشی از شخصیت خود میداند. این نوع خودکشی نقطهی مقابل خودکشی خودخواهانه است و فرد وظیفه خود میبیند که جانش را فدای دیگران کند. مانند شهادت حسین فهمیده برای نجات جان دیگر سربازان.
• خودکشی آنومیک یا بیهنجاری
این نوع خودکشی در جوامعی رخ میدهد که قوانین و هنجار ها با شکست مواجه شدهاند و افراد با بیهدفی و بیهنجاری مواجه شدهاند. شکستهای اقتصادی از این نوع رویدادها هستند زیرا هرچقدر اقتصاد یک کشور تضعیف گردد هنجارها و ارزشها نیز کمرنگتر میشود و افراد خود را نه برای هنجارشکنی بلکه برای خلاص شدن از پوچگرایی نسبت به دنیا و بیسرانجام دیدن آینده میکشند.
• خودکشی جبرگرایانه یا تقدیرگرایانه
در این نوع خودکشی افراد به دلیل تسلط زیادی که قوانین اجتماعی روی آنها دارد تحت فشار زیادی قرار میگیرند و به ناامیدی و پوچی میرسند. برای مثال خودکشی زندانیان به دلیل عدم تحمل شرایط ساکن در زندان نمونهای از خودکشی جبرگرایانه است که فرد به دلیل عدم تحمل شرایط دست به خودکشی میزند و ترجیح میدهد بمیرد تا زندگی کند.
نشانههای فردی که افکار خودکشی دارد
• صحبت کردن درباره مرگ
این افراد معمولا درباره مرگ کنجکاوی زیادی دارند و ماهیت مرگ برایشان جذاب است و میخواهند بیشتر درباره آن بدانند.
• فرد دارای سابقه ی خودکشی است
خطر انجام خودکشی در افرادی که قبلا سابقه ی خودکشی داشتهاند تا کسانی تا به حال اقدام به انجام آن را نداشتهاند بیشتر است.
• دارای اختلالات روان همچون افسردگی یا اضطراب است
اختلالات روان تاثیر زیادی در احساساتی که فرد تجربه میکند دارد. اختلالی مثل افسردگی حس ناامیدی و پوچی را در فرد افزایش میدهد و یا اختلالی مثل اختلال شخصیت مرزی، تکانشگری را در فرد افزایش میدهد و ممکن است فرد بدون فکر و به طور ناگهانی از سر عصبانیت و یا خشم دست به این کار بزند.
• صحبت کردن به گونه ی وصیت نامه
فرد ممکن است طوری درباره کارهایش حرف بزند که انگار آخرین کارهایش است و یا برای اموالش وارث انتخاب کند.
• جدا کردن خود از بقیه
این افراد معمولا دچار انزوای اجتماعی میشوند و رابطه خود را با دیگران کمرنگ میکنند.
و عواملی دیگر چون:
• تغییر کردن شخصیت
• رفتارهای خطرناک مانند خودزنی
• احساس شرم و گناه
• احساس ناامیدی و پوچی
• تجربه ی از دست دادن کسی از طریق مرگ یا طلاق یا بهم خوردن یک رابطهی عاطفی
• گفتن جملاتی مانند “میخواهم بمیرم” و یا “ای کاش به دنیا نیامده بودم”
• قرار گرفتن در معرض سوءاستفاده جنسی و یا خشونت خانوادگی
• نوسانات خلقی
• جست و جو دربارهی روشهای خودکشی
چرا افراد خودکشی میکنند؟
افراد به دلایل مختلفی میتوانند دست به خودکشی بزنند که در اینجا به بررسی چندین مورد پرداختهایم:
• پایان دادن به درد
غریزهی انسان به گونهای است که به لذت پاسخ مثبت و به درد پاسخ منفی میدهد. یعنی به دنبال راهی برای پایان دادن به درد است. وقتی انسان در حل کردن مشکلات به بن بست میرسد و راهی برای فرار از مخمصه و درد نمییابد به فکر خودکشی میافتد. به این دلیل است که افراد با سابقه اختلالات روان برای پایان دادن به درد روانیای که تجربه میکنند به خودکشی روی میآورند.
حتما بخوانید: نشخوار فکری چیست؟
• اختلالات روانی
اختلالی که بیشترین تاثیر را بر روی افکار افراد درباره خودکشی میگذارد اختلال افسردگی اساسی است، چرا که در این اختلال افراد دچار ناامیدی و پوچی شدید میشوند و به دلیل خلق پایین نمیتوانند به راه های دیگری برای بهبود شرایط خود نگاه کنند، چرا که عینک سیاه افسردگی بر چشمانشان است و تنها راه نجات را در مرگ میبینند. اختلالات روان دیگری که ریسک خودکشی را در افراد افزایش میدهد اختلال شخصیت مرزی، اختلال دو قطبی، اختلالات خوردن و اسکیزوفرنی هستند.
• تروماهای روانی فرد
آسیبهای روانی که فرد در طول زندگی تجربه میکند میتواند باعث شود که افکار وی به سمت خودکشی سوق داده شوند. آسیبهایی نظیر سوءاستفادههای جنسی و فیزیکی، فقر زیاد، تروماهای حاصل از جنگ، مرگ عزیز و… این تروماها میتوانند باعث شوند فرد دچار اضطراب پس از حادثه شود که میتواند افراد را به سمت افسردگی و خودکشی هدایت کند.
• مصرف مواد مخدر و تکانشگری
در افرادی که افکار خودکشی دارند مصرف مواد مخدر و یا الکل میتواند باعث شود که تکانشگری در آنها بیشتر شده و درصد عملی کردن افکار خطرناک و منفیشان بیشتر شود.
همچنین اکثر افرادی که اعتیاد به مواد مخدر و الکل دارند از اختلالات روانی دیگری نیز رنج میبرند که خود شانس اقدام به خودکشی را افزایش میدهد.
• شکست و یا ترس از شکست
افراد ممکن است حین قرار گرفتن در شرایطی خاص که منجر به شکست و یا از دست دادن میشود به فکر گرفتن جان خود بیفتند.
شرایطی مانند:
- از دست دادن شغل
- مشکلات مالی
- خاتمه یافتن رابطهی عاطفی
- افت تحصیلی
- دستگیر شدن یا به زندان افتادن
• بیماریهای مزمن جسمی
خطر اقدام به خودکشی در افرادی که دچار بیماری جسمی هستند بیشتر از افرادی است که بیماری مزمن جسمی ندارند. زیرا وقتی افراد به طور دائم در معرض دردهای جسمانی قرار بگیرند دچار دردهای روانی نیز میشوند که این باعث میشود خطر خودکشی افزایش پیدا کند.
بیماریهای زیر جز مهم ترین بیماریها در تصمیمگیری افراد برای خودکشی هستند:
- آسم
- سرطان
- صرع
- ایدز
- آسیبهای مغزی
- نارساییهای قلبی
• درخواست برای کمک
گاهی افراد نه برای اینکه واقعا میخواهند بمیرند بلکه برای اینکه نمیدانند چطور درخواست کمک کنند دست به خودکشی میزنند، اما اگر روش اشتباهی برای خودکشی انتخاب کنند ممکن است منجر به مرگشان شود. حمایت اجتماعی چیزی است که به افراد کمک زیادی برای جلوگیری از خودکشی میکند. این نوع خودکشی در زنان بیشتر دیده میشود.
چگونه با افراد دارای افکار خودکشی برخورد کنیم؟
• به او نشان دهیم که در کنارشان هستیم و به افکار و احساساتشان اهمیت میدهیم.
• بدون قضاوت به او گوش دهیم و اینگونه به او حس امنیت و درک شدن بدهیم.
• از او درباره دلایل زنده ماندن و مرگ بپرسیم و سعی کنیم دلایل زنده ماندن را با جزئیات بیشتری جویا شویم.
• همیشه در دسترس باشیم.
• سعی کنیم او را متقاعد کنیم که به متخصص رجوع کند و کمک بگیرد.
• به او توضیح دهیم که قرار نیست این احساسات منفی را تا ابد تجربه کند و برای بهبود یافتن راههای زیادی هست.
• یادآور افرادی شویم که به انها اهمیت میدهند و او نیز به انها اهمیت میدهد.
• او را تشویق کنیم که به جای فکر کردن به آینده روی لحظه حال تمرکز کند.
• او را تشویق به انجام کارهایی که از آن لذت میبرد بکنیم.
• برایش هدفهای کوچیک و کوتاهمدت برنامهریزی کنیم تا امید به آیندهاش بیشتر شود.
چه کار هایی را نباید در برخورد با افراد دارای افکار خودکشی کرد؟
• به او نگویید من میدانم تو چه حسی داری.
حتی اگر شما نیز افسرده هستید و یا دارای افکار خودکشی هستید باید بدانید که شرایط و موقعیت هر شخصی متفاوت است. گفتن این جمله فقط باعث میشود فرد حس تنهایی و درک نشدن بیشتری بکند.
• به او نگویید فراموشش کن و به زندگی ادامه بده.
افکار خودکشی مسئلهی جدیای است که ممکن است هر فردی را بنا به دلایلی درگیر کند. چیری که واضح است این است که این شرایط بسیار پیچیده است و فرد نمیتواند به راحتی از آن عبور کند و یا آن را فراموش کند.
• به او نگویید قدردان چیزهایی که داری باش خیلیها در شرایط بدتری از تو هستند.
گفتن این جمله نه تنها کمکی به فرد نمیکند بلکه احساس شرم و گناه زیادی را نیز به او میدهد و باعث میشود احساسات شخص برای خودکشی قویتر شود. زیرا شخص خود را بهانهگیر و ناتوان در استفاده از امکانات خود میبیند.
• نشانههای او را نادیده نگیرید.
افراد دارای افکار خودکشی به طور مستقیم یا غیرمستقیم نشانههایی از خود میگذارند. مثلا ممکن است بگویند که “میخواهند به این اندوه پایان دهند” یا بگویند “از این وضعیت خسته شدهاند” یا از روابط با دیگران اجتناب کنند. نشانههای آنها را جدی بگیرید و فکر نکنید در این باره شوخی میکنند.
• این موضوع را یک راز نگه ندارید.
حتی اگر فرد به شما تاکید کرد که این موضوع را به کسی نگویید باز هم به بقیه اطلاع دهید تا بیشتر مراقب فرد باشند و او از حمایت بیشتری برخوردار شود.
باورهای غلط درباره خودکشی
• صحبت کردن درباره خودکشی با فردی که دارای افکار خودکشی است افکار او را پررنگتر و جدیتر میکند.
این یک باور غلط و شایع در جامعه است. صحبت کردن درباره احساساتی که فرد دارد باعث میشود او بتواند بهتر درباره افکارش فکر کند و یک دیدگاه منطقیتر به او داده میشود. همچنین وی حس درک شدن بیشتری میکند و از تنهاییاش کاسته میشود.
• افرادی که درباره خودکشی با دیگران صحبت میکنند هیچگاه دست به این کار نمیزنند.
اکثر افراد قبل از اقدام به خودکشی حداقل با یک نفر به طور مستقیم یا غیرمستقیم صحبتهایی درباره افکارشان کردهاند، مثلا در این باره گفتهاند که زندگی ارزش زنده ماندن ندارد یا احساس میکنند هیچ امیدی برای آینده خود ندارند.
• اگر فردی به طور قطع قصد خودکشی داشته باشد دیگران هیچ کمکی نمیتوانند بکنند.
شدت یافتن افکار خودکشی به صورت دورهای و حاصل افکار مبهم فرد درباره حل مسائل است. حمایت دیگران باعث میشود فرد امید بیشتری درباره زندگی بیابد و بتواند واضح تر درباره مشکلاتش فکر کند.
• افرادی که درباره خودکشی حرف میزنند به دنبال جلب توجه هستند.
تمام صحبت ها و نشانههایی که از سمت فردی درباره خودکشی نشان داده میشود باید جدی گرفته شود. حتی اگر فرد برای جلب توجه این کارها را کند باز هم نشاندهندهی این است که شخص به کمک نیاز دارد.
• افسردگی و افکار خودکشی در نوجوانان کم است.
ممکن است این این افکار به شکل متفاوتی در نوجوانان نشان داده شوند اما به این معنی نیست که در آنها وجود ندارد. به عنوان مثال در نوجوانانِ افسرده، پرخاشگری بیشتر دیده میشود در حالی که در بزرگسالان این صفت به منزوی بودن تغییر مییابد.
خودکشی در زنان شایع تر است یا مردان؟
جالب است بدانید که زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی میکنند اما مردان تقریبا چهاربرابر بیشتر از زنان در اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند. در اکثر موارد قصد زنان از خودکشی درخواستی برای کمک است و از ته دل نمیخواهند بمیرند اما در مردان خودکشی زمانی اتفاق میافتد که واقعا قصد مرگ داشته باشند. همچنین مردان از روشهای خشونتآمیزتری برای خودکشی استفاده میکنند مانند خودسوزی، استفاده از اسلحه و به دار آویختن خود. این در حالی است که زنان بیشتر از داروهای روانگردان و یا سموم برای خودکشی استفاده میکنند.
راههای مقابله با افکار خودکشی
• مراجعه به روانشناس
برای بهبود یافتن و کاهش افکار خودکشی کمک خواستن از یک متخصص نقش به سزایی دارد. با مراجعه به روانشناس میتوان دلایل ریشهای این افکار را پیدا کرد و راههای درمان آن را در پیش گرفت.
• در لحظه تصمیم نگیرید.
نمودار شدت افکار خودکشی به صورت سینوسی است و این یعنی این افکار به صورت دورهای شدید و کمرنگ میشوند. در لحظاتی که این افکار شدید هستند سعی کنید هیچ تصمیمی نگیرید و صبر کنید تا از شدت آن کاسته شود.
• با دیگران درباره احساساتتان صحبت کنید.
صحبت کردن با افراد امن زندگیتان میتواند به شما حس خوبی منتقل کند و باعث شود کمتر ناامید باشید و بتوانید واقعبینانهتر نسبت به مشکلات فکر کنید و آنها را انقدر غیرقابلحل نبینید.
• محرکها را شناسایی کنید.
منظور از محرکها چیزهایی هست که حال شما را بدتر میکند و باعث میشود افکار شما شدیدتر شود. در هر فردی این محرکها متفاوت است. با شناسایی و حل کردن یا دوری از آنها میتوانید از خود محافظت کنید.
• از مواد مخدر و الکل دوری کنید.
مواد مخدر و الکل میتوانند تکانشگری افراد را افزایش دهند و باعث شوند فرد در لحظه کارهایی انجام دهد که بعدا پشیمان شود. کسی که افکار خودکشی دارد ممکن است در زمان مصرف مواد کارهای خطرناکی ازش سر بزند.
• حواستان را پرت کنید.
شما میتوانید حواستان را با کارهایی مانند فیلم دیدن و یا آهنگ گوش دادن پرت کنید و تمرکزتان را از روی افکار منفی و میل به خودکشی بردارید.
• تفکر خود را بازبینی کنید.
سعی کنید به قسمتهای مثبت و چیزهایی که در زندگی به آنها اهمیت میدهید فکر کنید و آنها را بنویسید. به افکار منفی خود در قالب سوم شخص نگاهی بیندازید و سعی کنید آنها را با یک دید منطقی حل کنید.
حتما بخوانید: تکنیک های شاد بودن
• دارو درمانی
تحقیقات نشان داده است که برخی داروهای تثبیت کننده خلق مانند لیتیوم که برای درمان اختلال دوقطبی به کار میرود و برخی داروهای ضدروانپریشی مانند کلوزاپین در کاهش افکار خودکشی موثر هستند. در نهایت اگر ناگهان افکار خودکشی شما شدت یافت و در شرایط اضطراری قرار گرفتید با شماره ۱۲۳ تماس بگیرید و با مشاورین حاضر صحبت کنید تا به شما در کنار آمدن با این افکار کمک کنند.
سخن آخر
هدف این مقاله آشنایی هرچه بیشتر شما با مفهوم خودکشی و کمک به افرادی بود که به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم با این موضوع درگیر هستند. اگر خودتان با این افکار درگیر هستید بدانید که میل به خودکشی به معنای ضعیف بودن فرد نیست بلکه ناشی از بار روانیای است که به دلایل مختلف بر روی دوش فرد افتاده و او وادار به خمیدگی کردهاست. اگر کسی در اطراف شما با این افکار دست و پنجه نرم میکند حتما او را نزد متخصص ببرید. متخصصین کلینیک نیک مایند برای کمک به شما آماده هستند کافی است با شماره های ما تماس حاصل بفرمایید.