آیا تا به حال به دنبال یک راهنمایی ساده و مؤثر برای دستیابی به اهدافتان بوده‌اید؟ گاهی رسیدن به اهداف نیازمند کمک یک متخصص است اگر می‌خواهید مسیر موفقیت خود را بسازید، اولین گام این است که اهدافتان را با دقت تعیین کنید. هر هدفی که مشخص و مهلت‌زمانی داشته باشد، انگیزه شما را تقویت می‌کند و احساس کنترل بیشتری در زندگیتان ایجاد می‌کند. با شروع از یک گام کوچک، توسعه مهارت‌های لازم و ادامه مسیر تا انجام، به سرعت به هدف خود نزدیک می‌شوید. در این مقاله از مجله روانشناختی نیک مایند راه‌های روانشناختی رسیدن به اهداف را مورد بررسی قرار داده ایم و مفهوم و نحوه ی رسیدن به انواع هدف را بررسی می‌کنیم، تا انتها با ما همراه باشید.
هدف چیست
تعیین هدف به معنای تعریف یک مقصد واضح و مشخص برای خود است که می‌خواهید در زندگی دنبال کنید. هدف‌گذاری به شما کمک می‌کند تا یک راهنما برای اعمال و تصمیم‌گیری‌های خود داشته باشید و زندگی خود را بر اساس اهداف خود پیش ببرید. تعیین هدف به شما کمک می‌کند در مسیر زندگی خود هدفمند حرکت کنید. داشتن هدف در زندگی باعث ایجاد انگیزه و پیشرفت می‌شود. هنگامی که هدفی در زندگی به درستی انتخاب و دنبال شود می‌تواند به ما کمک کند تا به موفقیت برسیم. هدف‌ها جنبه‌های مختلفی دارند به عنوان مثال اهداف زندگی شما می‌تواند شامل هدف‌های توسعه فردی، اهداف شغلی، آموزشی، بهداشتی، خانوادگی و روابط، اهداف معنوی، اجتماعی و… باشد.
هنگام تعیین هدف، موارد زیر بسیار مهم هستند:
- وضوح: هدف شما باید واضح و قابل فهم باشد، تا بتوانید به راحتی آن را تدوین و مشخص کنید.
- قابل اندازه‌گیری: باید بتوانید پیشرفت خود را ارزیابی کنید. بنابراین، هدف باید قابل اندازه‌گیری و ارزیابی باشد.
- قابل دستیابی: هدف باید قابل دستیابی باشد، یعنی موجب انگیزه شما شود و به راحتی به آن دست یابید.
- ارتباط با ارزش‌های شخصی: هدف شما باید با ارزش‌ها و اهداف بزرگتر شخصیتی شما مرتبط باشد تا بتواند به شما احساس معنا و ارتباط با زندگی دهد.
- زمان‌بندی: مشخص کنید که هدف شما در چه زمانی قابل دستیابی است تا بتوانید برنامه‌ریزی مناسبی داشته باشید.
همچنین اهداف را می‌توان بر اساس زمان و مدت آن‌ها به اهداف بلند مدت، کوتاه مدت تقسیم کرد.
راهکارهای روانشناسی رسیدن به اهداف
همگی ما اطلاع داریم که تعیین اهداف بسیار اهمیت دارد، اما به یاد داشته باشید که تعیین هدف تنها یکی از مراحل است. برای تعیین هدف، باید مشخص کنید چه چیزی را می‌خواهید – این بخش مهم است – آن را یادداشت کنید. این فرآیند بسیار ساده است؛ با نوشتن هدف، آن را تعیین کرده‌اید.
اما می‌خواهید آن هدف را به دست بیاورید، درست است؟ حالا این نیاز به تلاش بیشتری دارد، به کاربرد و اقدام. یک طرح ساده که شامل هفت مرحله است در زیر آورده شده است که برای رسیدن به اهداف به شما کمک می‌کند.
۱. هدف خود را یادداشت کنید:
هدف خود را از ذهن خود بیرون بیاورید و بر روی یک برگه کاغذ بنویسید. این تبدیل به یک بیانیه اراده می‌شود. یادداشت کردن هدف شما، ناخودآگاه را مجبور به پذیرفتن تعهد شما به دستیابی به هدف می‌کند. پیشنهاد می‌شود که هدف خود را نه فقط یکبار، بلکه هر صبح بنویسید تا در طول هر روز تمرکزتان را حفظ کنید.
۲. تعیین مهلت:
یک تاریخ هدف مشخص کنید تا زمانی که می‌خواهید هدف خود را به پایان برسانید. اگر هدفتان چالش بزرگ و پیچیده است، آن را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید و برای هر گام، یک تاریخ زمانی مشخص کنید. این تاریخ‌های مهم را در دفتر یا پلنر گوشی و کامپیوتر خود ثبت کنید.
۳. تغییر نگرش:
از قبل از شروع به دستیابی به هدف اولیه‌تان، می‌توانید به تغییر نگرش خود بپردازید. به دید مثبت و پر امیدی نسبت به همه جنبه‌های زندگی خود، از جمله افکارتان درباره چگونگی دستیابی به اهداف، پی ببرید. کتاب‌های الهام‌بخش بخوانید، وقت خود را با افراد دیگری که انگیزه‌مند هستند بگذرانید، و به توانایی‌های خود ایمان بیاورید. در هر فرصتی روی بهبود نگرش شخصی خود کار کنید. این روند باید به عنوان یک فرآیند دائمی باقی بماند.
۴. توسعه مهارت‌های خود:
امکان دارد هدف جدید نیاز به یادگیری یک مهارت جدید یا نیاز به رشد شخصی داشته باشد. مشخص کنید که چه دانش جدیدی نیاز دارید یا چه مهارت‌های جدیدی باید توسعه دهید. بهترین منبع برای کسب این دانش را پیدا کنید و برای رسیدن به اهدافتان آن را در خود تقویت کنید.
حتما بخوانید : سندرم سیندرلا
۵. قدم اول را بردارید:
مهم است که تأخیر نکنید. اغلب زمانی که نیاز به اقدام واقعی است، اهداف بسیاری دچار تأخیر می‌شوند. شما نیازی ندارید که منتظر شوید تا همه چیز به صورت کامل درست شود. همین حالا شروع کنید و در طول راه کارهای لازم را انجام می‌دهید. قدم اول را بردارید. اگر منتظر لحظه‌ای باشید که همه چیز در هماهنگی کامل باشد، هرگز شروع نخواهید کرد. این قدم اول همیشه سخت‌ترین قدم است. یکبار که شروع کردید، قدم بعدی کمی آسان‌تر خواهد بود و همینطور قدم بعدی. سعی کنید قدم اول خود را زودتر بردارید این باعث می‌شود تا سریعاً اقدام به سوی دستیابی به هدف خود کنید.
۶. ادامه تا پایان:
مسیر دستیابی نهایی به هدف شما احتمالاً یک مسیر ساده نخواهد بود. وقتی با مشکلات اولیه یا مشکلات بعدی روبرو می‌شوید، تسلیم نشوید. همیشه نتیجه نهایی را در نظر بگیرید، هیجان و اشتیاق خود را حفظ کنید و به جلو حرکت کنید. هر مشکلی که با آن روبرو می‌شوید را به عنوان یک فرصت برای یادگیری و رشد ببینید. متعهد باشید که حداقل یک کار را هر روز انجام دهید که شما را کمی نزدیک‌تر به هدفتان ببرد.
حتما بخوانید: کنترل عادات بد
۷. به خودتان پاداش دهید:
وقتی به هدف خود رسیدید، مهم است که به خودتان برای این دستاورد پاداش دهید. به گذشته خود نگاه کنید و از موفقیت و رسیدن به هدفتان لذت ببرید. این به ذهن ناخودآگاه آموزش می‌دهد تا بر روی فعالیت‌هایی که به نتایج موفقیت‌آمیز منجر می‌شوند، تمرکز کند. بعد از لذت بردن از پاداش خود، هدف بعدی خود را تعیین کنید و آن را از هدف قبلی بزرگتر و چالش‌برانگیزتر کنید. همه ما می‌توانیم اهداف داشته باشیم، اما برای رسیدن به آن‌ها باید تمرکز داشته باشید. شما باید این مهارت‌های اساسی برای تعیین و دستیابی به اهداف خود را بشناسید، درک کنید و دنبال کنید. برای شما در هر هدفی که تعیین می‌کنید موفقیت‌های بی‌پایان را آرزو می‌کنیم. همچنین در ادامه مقاله راهکارهای روانشناسی برای رسیدن به اهداف به یک تحقیق علمی جدید منتشر شده توسط انجمن روانشناسی امریکا درباره رسیدن به اهداف اشاره می‌کنیم.
یک یافته روانشناسی جدید برای رسیدن به اهداف
طبق این تحقیق عصبانیت می‌تواند به عنوان یک عامل انگیزشی نیرومند برای انجام اهداف در زندگی افراد عمل کند. دکتر Heather Lench، استاد دانشکده علوم روانی و عصبی می‌گوید: “اغلب مردم باور دارند که وضعیت خوشحالی ایده‌آل است و اکثر افراد به دنبال شادی به عنوان یک هدف اصلی زندگی هستند. اما مطالعات قبلی نشان می‌دهند که ترکیبی از احساسات، از جمله احساسات منفی مانند عصبانیت، منجر به بهترین نتایج می‌شود.” این نظریه می‌گوید که تمام احساسات، از جمله عصبانیت در صدد هشدار دادن به فرد در مورد وضعیت‌های مهمی است که نیاز به عمل دارند.
بر اساس این تحقیقات، هر احساس ممکن است نیاز به واکنش متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، غم ممکن است نشان دهد که یک فرد نیاز به کمک دیگران دارد، در حالی که عصبانیت ممکن است نشان دهد که باید برای غلبه بر یک مانع و اقدام برای رسیدن به اهداف تلاش کند. در بررسی نقش عصبانیت در دستیابی به اهداف، محققان از بیش از ۱۰۰۰ نفر شرکت‌کننده استفاده کردند و داده‌های بیش از ۱۴۰۰ شرکت‌کننده را تجزیه و تحلیل کردند. در هر آزمایش، شرکت‌کنندگان با واکنش‌های عاطفی مختلف (مانند عصبانیت، خنده، خواسته یا غم) یا یک حالت عاطفی خنثی روبرو شدند، سپس با یک هدف چالش‌برانگیز مواجه شدند.
نتایج نشان داد که عصبانیت در مسیر رسیدن به اهداف، توانایی انسان را برای دستیابی به اهدافشان نسبت به یک حالت عادی افزایش می‌دهد. در برخی موارد، این احساس با افزایش امتیازات یا کاهش زمان پاسخ همراه بود. در یک آزمایش دیگر، این احساس با افزایش تقلب برای دستیابی به نتیجه بهتر نیز همراه بود.نتایج نشان می‌دهند که احساساتی که اغلب به عنوان احساسات منفی در نظر گرفته می‌شوند، مانند عصبانیت، غم یا ناراحتی در بعضی موارد می‌توانند مفید باشند.
به گفتهٔ لنچ: “افراد اغلب ترجیح می‌دهند از احساسات مثبت به عنوان ابزارها استفاده کنند تا از احساسات منفی، و اغلب این احساسات را نامطلوب و نامناسب می‌بینند.” او ادامه می‌دهد: “تحقیقات ما نشان می‌دهد که ترکیبی از احساسات مثبت و منفی، به بهبود روانی کمک می‌کند و استفاده از احساسات منفی به عنوان ابزار، به خصوص در برخی مواقع می‌تواند بسیار مؤثر باشد.”